با این برنامه به دلیل همگرا کردن نهادها و سازمانها، تمام توجه به این است که کسب و کارهای فرهنگ بنیان، مقیاسپذیر بشوند و رشد چند برابری پیدا کنند
از طرف دیگر، چون کسب و کار فرهنگ بنیان، متمرکز بر خلق، توسعه و تجاری سازی عناصر هویتی و شخصیتهای فرهنگی است، عملا با بازار پردازی عناصر و شخصیتها، سه اتفاق همزمان میافتد:
۱. رشد تولیدات متنوع فرهنگی و رسانهای اقتباس شده از عناصر هویتی و شخصیتهای فرهنگی که همین باعث رشد جهش گونه تولیدات فرهنگی میشود
۲. چون مبتنی بر قراردادهای مشارکت مالكیت فکری و اقتصادی، تنوع تولیدات فرهنگی و رسانهای انجام میشود، ظرفیتهای فعالان فرهنگی، هنری و ادبی مبتنی بر شقوق مالکیت فکریِ عناصر هویتی و شخصیتهای فرهنگی در سراسر کشور توسعه پیدا میکند که این به معنی رشد اشتغال فرهنگی، هنری و ادبی در سراسر کسور هست.
۳. بسط و توسعه مضامین فرهنگی اقتباس شده یا الهام شده از بنمایههای تمدنی و فرهنگی ایران اسلامی، با بازار پردازی فرهنگی و مبتنی بر توسعه کسب و کاری در قالب کسب و کارهای فرهنگ بنیان، محقق میشود که یا بروز و ظهور این بسته تنوع محصولات فرهنگی و رسانهای، زمینه جذب مخاطبان کودک و نوجوان و وفادار شدن و هوادار شدن آنان به شخصیتهای ایرانی و اسلامی محقق میشود.
اما واقعیت این است که در دنیای کنونی، برای تحقق حکمرانی در توسعه فرهنگی، نیاز به حکمرانی سکویی وجود دارد که در این برنامه و با این سکوها و بکارگیری فناوریهای نوینی همچون هوش مصنوعی، پردازش ابری، خزش داده، زنجیره بلوکی و.... زمینه تحقق مقیاس شدن کسب و کارهای فرهنگ بنیان، نظارت بر توسعه محصولات فرهنگی، تحقق الگوهای انتفاع مشترک نهادهای فرهنگی با کسب و کارهای فرهنگ بنیان و راهبری جامعه مخاطب به ویژه کودک و نوجوان، فراهم میشود که این سکوها:
۱. سکوی توسعه شبکهای فرهنگ بنیان:
به عنوان سکوی جامع سناسایی، ارزیابی و هم رسانی فعالان فرهنگی، کسب و کارهای فرهنگ بنیان و راهبری تحقق مدلهای انتفاع مشترک نهادهای فرهنگی برای مقیاس کردن کسب و کارهای فرهنگ بنیان
۲. سکوی هوشمند مدیریت یکپارچه تولیدات فرهنگ بنیان:
سکوی جامعی که مبتنی بر هوش مصنوعی و پردازش ابری، تنوع بخشی به تولیدات فرهنگی اقتباسی را از یک درگاه مدیریت پروژه واحد، راهبری میکند.
۳. سکوی ترویج و راهبری ذائقه فرهنگی با عنوان ترمه:
سکوی جامع و هوشمندی که مبتنی بر هوش مصنوعی و خزش داده، زمینه توصیه گری هوشمند در مصرف تولیدات فرهنگی داخلی را متناسب با نیازها و ذائقههای فرهنگی فراهم میآورد.
۴. سکوی هاب تبادلات بین الملل فرهنگ بنیان:
سکوی هوشمندی که با ایجاد پایگاههای داده مرجع از محصولا فرهنگی، متناسب با مناطق و کشورهای همسو و هدف، همرسانی برای حضور موثر تولیدات فرهنگی را در کشورها فراهم کرده و زمینه تحقق تولیدات مشترک را بوجود می آورد.
با تصویب این برنامه، هماکنون حدود ۴۰ نهاد فرهنگی با این برنامه همگرا شدهاند،
اما چالش اصلی این است که شانیت حاکمیتی این برنامه در داخل وزارت ارشاد، محقق نشده و ستاد اقتصاد فرهنگ میتوانست به این برنامه، شانیت حاکمیتی بدهد.
مزیت اصلی این برنامه چند نکته است:
۱. این برنامه سعی میکند با ایجاد یک الگوی انتفاع مشترک، ظرفیتهای خالی و کم بهره نهادهای فرهنگی رو با تمرکز بر مقیاس شدن تولیدات متنوع فرهنگی وابسته عنصر و شخصیت فرهنگی ساماندهی کند تا از بزرگشدن کیک شخصیت ایرانی در جامعه و افزایش نفوذ آن، نهادهای فرهنگی هم انتفاع های خود را ببرند که این انتفاع ها، میتواند مادی، ماموریتی، ارتقا برند نهاد فرهنگی باشد. اما چون بازار پردازی عناصر و شخصیتها، در قالب یک مدل کسب و کاری محقق میشود، عملا به صورت ذاتی، زمینه پایدار انتفاع های نهادهای فرهنگی وجود دارد و همین باعث میشود که نهادهای فرهنگی، با تغییر مدیریت، الگوهای همکاری خود را بهم نزنند. از طرف دیگر چون عملکرد واقعی مدلهای انتفاع مشترک در درون پلتفروم فرهنگ بنیان به صورت شفاف و هوشمندانه رصد میشود، اساسا عملکرد های نامناسب و غیرموجه نهادهای فرهنگی، به راحتی گزارش گیری میشود و در این حالت، ترک فعلهای نهادهای فرهنگی، واقعی و ملموس و قابل گزارش پیگیری میشود.
چراکه دیگر نهاد فرهنگی، دلیلی ندارد که نخواهد کار کند.
۲. برای تحقق برنامه ملی زیست بوم فرهنگ بنیان، نیاز به بودجه نیست که بگوییم یک ساختار هزینه جدیدی به دولت اضافه میشود. به عبارت دیگر برنامه ملی زیست بوم فرهنگ بنیان، یک اکشن پلن روی برنامه عملیاتی نهادهای فرهنگی درراستای تحقق سندهای ملی شورایعالی انقلاب فرهنگی است.
البته برای پیادهسازی سکوها، نیاز به منابع مالی توسعهها و عودت پذیر وجود دارد که در این حالت، باز بودجه به معنی cost نیاز نیست، بلکه به نوعی از منابع مالی همچون تبصره ۱۸ یا منابع مالی مشارکتی میبایست استفاده شود که در بدترین حالت آن است که منابع مالی که برای توسعه سکوها، اختصاص داده میشود، با سود بانکی یا کمتر به دولت برمیگردد.
۳. برای اجرای برنامه ملی، نیاز به ایجاد ساختارهای جدید دولتی نیست، بلکه دبیرخانه برنامه ملی، مبتنی بر نهادی با مفهون بنیاد به معنی واقعی foundation است که از مشارکت مدنی نهادهای حاکمیتی، دولتی و خصوصی و نهادهای مردمی و شخصیتهای حقیقی، ایجاد میشود و اتفاقا همین بنیاد نیز دارای مدلهای متنوع درآمدزایی است، به گونهای که در زنجیره اصلی گردش اقتصادی ناشی از بازارپردازی شخصیتها و عناصر فرهنگی مداخله نکرده، بلکه درآمدزایی آن از طریق فعالیتهای مکملِ زنجیره گردش اقتصادی شخصیت محقق میشود.
اما تا تشکیل این بنیاد، نیاز است که به صورت موقت اجرای برنامه راهبری بشود که همین راهبری نیاز به تامین مالی پرسنلی و امکانات اداری دارد.