به گزارش ستاد اطلاعرسانی بیست و چهارمین نمایشگاه رسانههای ایران، در دومین روز از نمایشگاه رسانههای ایران کارگاه تولید محتوا، سوژهیابی و سوژهسازی برگزار شد.
روزنامهنگاری به مثابه تبدیل زغال به الماس
در ابتدای این کارگاه، فریدون صدیقی به تعریف روزنامهنگار پرداخته و او را فردی بیقرار، کنجکاو و ریسکپذیر دانست. به باور صدیقی چنین فردی خوب نگاه میکند، خوب میبیند و دارای نگاه تحلیلی است.
فریدون صدیقی در ادامه، نگاه تحلیلی روزنامهنگار را دارای ظرافتی خاص دانسته و گفت: کار روزنامهنگار تبدیل زغال به الماس است اما برخی از ما به علت ندانستن نکات، ظرایف و دقایقی که از ویژگیهای کار روزنامهنگاری است در مسیری قرار میگیریم که الماس را به زغال بدل میکنیم.
جلوگیری از تکراری بودن سوژه با تحلیل
این استاد روزنامهنگاری در ادامه به تعریف سوژه پرداخت و گفت: سوژه، انتخابی از رویداد است؛ رویدادی که در پیش و در حال حرکت بوده و تابعی از مسلط بودن بر نوشتن، چگونه بیان کردن و چگونه گفتن و با حداقل، حداکثر ساختن است.
به عقیدۀ صدیقی سوژه در ذات خود تکراری است و چیزی که آن را از تکرار خارج میکند، دو عامل مهم به نام زاویۀ دید و پرداخت است. او در ادامه و شرح ویژگی سوژه گفت: در وضعیت کلی، سوژهها رویداد محور یا مناسبتی هستند. بر همین اساس، رسانه سه کارکرد دارد: اطلاعرسانی، دانشافزایی (تحلیل) و سرگرمی. متأسفانه 90 درصد از رسانههای ما اطلاعرسانی تأخیری دارند، معطل بازتاب بیرونی هستند و فارغ از دلایل، کنشمند وارد نمیشوند؛ حتی رادیو و تلویزیون. اما روزنامهنگار باید قدرت تحلیل داشته باشد یعنی تعقل به علاوۀ عواطف و احساسات.
نقش مخاطب هدف و رسانه در جهت دهی به سوژه
فریدون صدیقی پس از تعریف سوژه و کارکرد روزنامهنگار، رسانه و گونههای آن را بر سوژهیابی مؤثر دانسته و گفت: هر سوژه با رسانه و مخاطب هدف تعریف میشود. یک سوژۀ واحد برای رسانههای متفاوت تعاریف متعددی دارد بنابراین دو عامل مخاطب و رسانه به روزنامهنگار برای نگریستن به موضوع زاویۀ دید میدهند.
استاد فریدون صدیقی در پایان به نقش مهم پرسش در ایجاد سوژه پرداخت، پرسشی که باید از سوی روزنامهنگار مطرح شود. صدیقی در اینباره گفت: وقتی که سؤال نداریم، سوژه چگونه ایجاد شود؟ بنابراین تا به پرسش نرسید و به موضوعات فکر نکنید، سوژهای خلق نمیشود. در وضعیت موجود بیشتر سوژهیابیهای ما مکمل است، یعنی تکمیل و تحلیل رویداد و تا پرسش نکنیم سوژهای نیز ایجاد نمیشود.
او ادامه داد: برخی از ما در تولید و ساختار دادن به یک گزارش ناتوان هستیم زیرا روایت ما ضعیف است. کار گزارشنویسی پایان و اوج است. ما باید راه رفتن بلد باشیم. اگرچه ما قهرمان نیستیم و پایبند به اصول حرفهای هستیم اما روزنامهنگار ریسکپذیر است. روزنامهنگار آرتیست است و باید در موقیعتهای مختلف وارد رویداد شده و آن را بسازد.