به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها،
مفهوم مرجعیت رسانهای در ایران، مفهومی مناقشهبرانگیز محسوب میشود، چه از نظر
تعریف و چه از نظر میزان مرجعیت رسانههای داخلی. در این میان آنچه اهمیت دارد، آینده
این مبحث است؛ چرا که موضوعی مهم در سطح دنیا بهشمار آمده و با توجه به ظهور
رسانههای جدید بهویژه طرح مفاهیمی نظیر شهروند خبرنگار، روزبهروز اهمیت بیشتری
مییابد.
از سوی دیگر بهنظر میرسد نظام برنامهریزی در ایران غالباً به مقولات
پشت سر نظر دارد و اصل برنامهریزی برای آینده، نگاه روبهجلو را ایجاب میکند.
لازمه چنین نگاهی به رسانههای کشور، سببساز شکلگیری نشستی با موضوع آینده
مرجعیت رسانهای در ایران شد. از همینرهگذر علیرضا چابکرو، مدرس و پژوهشگر حوزه
دادهکاوی در کنار غلامرضا گودرزی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و از
متخصصین حوزه آیندهپژوهی، سهشنبه 5 بهمن، میهمان پنجمین نشست از سلسلهنشستهای
«به وقت رسانه» در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها بودند.
سونامی اطلاعات؛ بیرحم و شدید
در ابتدای این نشست، علیرضا جاچابکرو ضمن اشاره به سونامی
اطلاعات در عصر حاضر، مواجهه با این جریان اطلاعاتی را بیرحمانه و شدید توصیف کرد
و گفت: سیر تحولات رسانه در گذشته کند بود و طول میکشید که درک جدیدی از یک رسانه
نو، در ذهن افراد جامعه نشست کند، اما امروزه زمان تحولات تکنولوژیکی بسیار کوتاه
شده است. رسانههای پیشرو بسیار سریع متحول میشوند و سرعت برخی تحولات در آنها
غیرقابل پیشبینیست.
او با اشاره به تعارضهای بیشماری که این رسانهها و نوع
تغییر و تحولشان میتوانند در زندگی بشر امروزی ایجاد کنند افزود: امروزه بحث
مهاجرت در فضای واقعی در حال تغییر و تبدیل به مهاجرت در فضای مجازی شده است. به
این ترتیب که با انسداد و محدودیت هر شبکه اجتماعی، کاربران به شبکهای دیگر
مهاجرت میکنند. از سوی دیگر همگرایی رسانهها بسیار در حال رشد است. در جهان امروز،
دیگر مانند گذشته، غولهای نفتی و انرژی حرف اول را نمیزنند بلکه غولهای رسانهای
میداندار عرصة رقابت جهانی شدهاند.
این پژوهشگر رسانهای همچنین از تنوع رسانهای در عصر جدید
سخن گفت و یادآور شد: تنوع در این رسانهها نیز بسیار گسترده است و آنها از قالب
خاصی پیروی نمیکنند. در چنین شرایطی، رقابت در عرصة رسانهای نیز بهشدت گسترده شده
است و هر لحظه غفلت از این رقابت، با عقبماندگی شگرفی همراه است؛ نوعی از عقبماندگی
که باتصاعدی هندسیوار پیش میرود نه حسابی. در این بین چند رسانهای بودن نیز
ویژگی دیگر این نوع از رسانههاست که ظریب نفوذ آنها را بالا میبرد.
از خرد جمعی تصویرمدار تا خلق مدام صدرایی
چابکرو در ادامه توصیف خود از فضای نوین رسانهایشده
تصریح کرد: ما در حال تجربه دورهای هستیم که در آن خرد جمعی دستکاریشده حضور
دارد؛ خردی که از توان ایجاد نوعی دیکتاتوری نیز برخوردار است، اما در این نوع
نوین خرد، تصویر بر تخیل غلبه دارد و همین مسئله رواج نوعی خرد و تفکر سطحی را
موجب شده است. همچنین رسانههای جدید از
جذابیت فوقالعادهای برخوردارند و حتی میتوانند احساسات را منتقل کنند. این
رسانهها به تعبیر صدرایی خلق مدام میکنند، چه در نرمافزار و چه در سختافزار.
او به محتوای رسانههای جدید نیز نظر افکند و ادامه داد:
رسانههای نوین از نظر محتوایی نیز بیرحم و منتقدند. از سوی دیگر چون امکان دستکاری
در اطلاعات وجود دارد، مفاهیمی مثل آزادی را هم دستخوش تغییر کردهاند. همچنین نوع
محتوا بهدلیل همین دستکاریای که از آن یاد شد، میتواند غیرقابل اعتنا باشد. اگر
از نقطه نظر دموکراتیک هم بخواهیم به آنها بپردازیم، هماکنون قدرتمندان، رسانه را
در خدمت گرفتهاند، اما در آینده رسانه به افراد قدرت خواهد داد و قیف حکمرانی
برعکس خواهد شد. علاوهبراین رسانهها نهتنها قدرت بیشتری پیدا میکنند، بلکه بهمثابة
چسبی میان نهادهای مختلف عمل خواهند کرد و خروجیای را ایجاد میکنند که دائماً در
حال خلق محتواست؛ مثلاً نمیتوان به بازیها فقط به چشم تفریح نگاه کرد، بلکه بازی
وارد زندگی شده و با آموزش دموکراسی، نسلی را تربیت میکند که به دلخواه او به
دموکراسی و فرآیندهای اجتماعی نگاه میکند.
چابکرو تصریح کرد: این رسانهها سبک زندگی، هویت، نگاه ما
به سیاست و نظایر آن را تغییر خواهند داد و ممکن است تا حدی پیش بروند که ما دیگر
قادر به درک حرف دو نسل آینده نباشیم.
حرکت به سوی تئوری تصویر و تصمیم
در ادامه این نشست، غلامرضا گودرزی، عضو هیئت علمی دانشگاه
امام صادق (ع) نیز با تقسیمبندی آیندهپژوهان به چهار گروه وارد بحث شد و گفت: دسته
اول آیندهپژوهان، تنها میل به آینده دارند و خواستههای خود را از آینده مطرح میکنند،
بهتعبیری این گروه دقیقاً آیندهپژوهی نمیکنند. گروه دوم با نگاه به گذشته، پیشبینیای
نسبت به آینده ارائه میکنند. دسته سوم، آیندهپژوهان آیندهگرا هستند که متاسفانه
در ایران اندکتر از گروه اول و دوماند. دسته چهارم نیز که بسیار اندکند، آیندهپژوهان
جریانساز یا آیندهسازان هستند؛ کسانی که تحولآفرین و ایجادکنندة حرکت روبهجلو
هستند.
گودرزی افزود: در حوزه تصمیمگیری بر مبناهای مکاتب مختلف،
یکی از پایههای اصلی و موجود، اطلاعات است. در مطالعاتم به این نکته اشاره کردهام
که لازم است به سوی تئوری تصویر و تصمیم برویم، یعنی در تصمیمگیری استراتژیک، تصویر
حرف اول را میزدند نه اطلاعات؛ چراکه برمبنای تصویری که برای مدیر ارشد ساخته میشود،
او دست به تصمیمگیری میزند، نه دادههایی
که از صحنه دریافت میکند.
او تصریح کرد: در تعریفی که از آیندهپژوهشی دارم، آیندهپژوه
کسیست که به حوزههایی میاندیشد که دیگران به آن فکر نمیکنند، بهعبارتی آیندهپژوه
فردیست که شگفتی او را دربرنمیگیرد چون از قبل به عوامل شگفتیساز اندیشیده است.
درخصوص رسانهها نیز باید مسائل این حوزه از رهگذر چهارمین نوع آیندهپژوهی که به
آن اشاره شد بررسی شوند. باید بپذیریم که جهان آینده، جهان سیطرة رسانههای جدید
است؛ رسانههای فناورپایه، جریانساز و توهمزا. توهمزا به این معنی که این قبیل
رسانهها، قابلیت خلط حقیقت و دروغ را دارند. همچنین رسانههای جدید علاوه بر هویتسازی،
سیاستگذار نیز خواهند بود. ضمن آنکه در آینده، بسیار سخت میتوان بین مفهوم قدرت،
ثروت و رسانه تفکیک قائل شد؛ بهتعبیری اگر این مفاهیم با شکلگیری تمدنها از
یکدیگر دور شدهاند، اما در دوره آخرزمانی به مفهوم واقعی کلمه، به هم نزدیک
خواهند شد. این روند سبب میشود تا در آیندهای نهچندان دور، رسانه از تعاریف
کلاسیک خود فاصله گرفته و انسانپایه شود. در چنین جهانی، زمام امور در دست آیندهپژوهان
جریانساز خواهد بود.
آینده مرجعیت رسانهای در گرو نگاه ما به رسانه است
در ادامه این نشست و پیشبینی آینده مرجعیت رسانهای در
ایران، چابکرو ضمن پیچیده برشمردن این مسئله افزود: صحبت از مرجعیت رسانهای در
ایران و آینده این مفهوم بسیار پیچیده است؛ چرا که این مسئله، کاملاً به نگاه شما
به مفهوم رسانه بستگی دارد. اگر رسانه را آنالوگ در نظر بگیریم، پاسخ به این سوال
آسان است اما سخن از مرجعیت رسانهای یک رسانه انسانمحور بهسادگی قابل پیشبینی
نیست. در رسانههای انسانمحور، قائل به اثرگذاری مجزای هر فرد هستیم و این مسئله،
پیشبینی آینده مرجعیت رسانهای را بسیار دشوار خواهد کرد.
این پژوهشگر دادهکاوی در خصوص همین مبحث تصریح کرد: باید
رسانه را بهصورت طیف دید، اینکه جریان رسانههای کلاسیک و جدید، چگونه پیش میروند.
آیا با یکدیگر همپوشانی دارند یا یکی بر دیگری غلبه خواهد کرد. از سوی دیگر رسانههای
قدیمی لزوماً از بین نخواهند رفت و شاید روزی به آنها نیز نگاه موزهای شود، مثل
نگاهی که به خطاطی وجود دارد؛ هنری که در عصر تایپ دیجیتالی، ماهیتی موزهای
یافته است. در آینده که انسانها تبدیل به رسانه میشوند، خود تصمیم میگیرند که
در چه جغرافیایی عمل کنند و چگونه مخاطب خود را مورد تأثیر و هجوم قرار دهند. همچنین
میتوان شکل رسانههای امروزی را بهصورت خطی درنظر گرفت که ابتدا و انتهایی دارند
اما در رسانههای آینده ما با پدیدهای بیشکل مواجه خواهیم شد که نمیتوان ابتدا
و انتهایی برای آن تعیین کرد؛ لذا موضوع مرجعیت و بهویژه نظارت بر آنها نسبت به
رسانههای کلاسیک، بسیار متفاوت خواهد شد.
روایت اول یا روایت تصویرساز، مسئله این است
گودرزی نیز در تکمیل این بخش از نشست افزود: رسانههای جدید
به نوعی تصویرسازی میکنند که مخاطب به ذهن خود اجازه نمیدهد که خلاف نظر آنها
فکر کند؛ بهعبارتی آنها به مردم این احساس را القاء میکنند که چگونه فکر کنند.
در شرایط حاضر مفهوم کشورها نیز در حال تغییر است، شما با نسلی مواجه هستید که
برایش جغرافیا معنایی ندارد. چنین نسلی اینستاگرام یا فیسبوک را کشور خود قلمداد
میکند. همچنین اتفاقاتی که در جهان در حال رخ دادن است، تقریبا مشابهاند و این
نشان میدهد که مفهوم دولت - ملت در حال تغییر است. از این در آینده دیگر بحث
روایت اول و دوم در مرجعیت اهمیت ندارد بلکه در روایت تصویرساز مهم خواهد شد. بهعبارتی
آینده مرجعیت رسانهای متعلق به روایتهای تصویرساز است.
گزارشگر: سعیده زادقناد