دومین هماندیشی تخصصی از سلسله نشستهای رسانه
و انتخابات ریاست جمهوری 1400 با عنوان کارکرد مطبوعات در پوشش انتخابات ریاست
جمهوری روز دوشنبه 6 اردیبهشت ماه 1400 از ساعت 10
الی 11:30در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد..
امروزه مطبوعات به بخش
جداییناپذیر زندگی فردی تبدیل شده و جزئی از ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
جامعه محسوب میشود؛ بر همین اساس مطبوعات در عرصه انتخابات از یک سو میتوانند
خواستهها، انتظارها و دیدگاه سیاسی و اجتماعی آنان را به نامزدها و مسوولان
انتقال و از سوی دیگر تاثیر مردم در سیاستها و فعالیتهای کشور را نشان دهند تا
حس اعتماد و اطمینان بین مردم و مسوولان افزایش یابد. نقش تاثیرگذار مطبوعات
در خصوص حضور آگاهانه و حداکثری مردم در انتخابات نیز برکسی پوشیده نیست و همگان
بر این امر تاکید دارند که وظیفه مطبوعات تشویق مردم به حضور آگاهانه و پرشور در
عرصه انتخابات در این موقعیت حساس سیاسی است. اما نقش محوری مطبوعات در این
عرصه به عنوان یک مولفه اثرگذار در انتقال زمینه های نشاط ایجاد شده از سوی مجریان
و متولیان امر برگزاری انتخابات از یکسو و تبیین اهمیت شرکت در این عرصه سرنوشت
ساز به نوبه خود می تواند در رونق بخشی به فضای انتخابات موثر افتد.این نشست که با
حضور : دکتر عبدا.. گنجی : مدیر مسئول روزنامه جوان، مهدی زاهدی: سردبیر روزنامه
جهان اقتصاد و دکتر گیتا علیآبادی، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها
برگزار شد محورهای زیر را مورد گفتگو و بررسی قرار داد
- بررسی بایدها و نبایدهای
مطبوعات در پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری 1400
- واکاوی نقش مطبوعات در
انتخابات ریاست جمهوری
- شناسایی عوامل موثر بر
موفقیت مطبوعات در پوشش خبری انتخابات ریاست جمهوری 1400
- چالش کرونا و مشارکت
عمومی در انتخابات ریاست جمهوری
در ابتدای نشست دکتر گیتا علیآبادی؛مدیرکل دفتر مطالعات
و برنامه ریزی رسانه ها ضمن خوش آمد گویی به مهمانان نشست اظهار داشت:همانطور
که در جریان اتفاقات پیش آمده همچون کرونا و ... در این یکی دو سال اخیر هستید، با
توجه به اینکه که امسال با موضوع خاص انتخابات مواجهیم و این شرایط در معرفی
نامزدها با توجه به مدت زمان کوتاه اعلام نهایی اسامی نامزدها از تأیید شورای
نگهبان تا انتشار لیست نامزدها بسیار موثر است. حال رسانهها بهخصوص مطبوعات
چگونه میتوانند انتخابات ریاست جمهوری را پوشش دهند تا کمکی در امر جلب مشارکت
افراد و مردم داشته باشند؟ و در این مسیر چه مسائل و مشکلاتی وجود خواهد داشت؟
رسانههای رسمی نسبت به شبکههای
مجازی در انتخابات موثرتر هستند
دکتر
عبدا.. گنجی : مدیر مسئول روزنامه جوان در ابتدای
نشست و در پاسخ به سؤال مدیر کل دفتر گفت: فلسفه شکلگیری رسانهها در سرزمین
مادریاش یعنی غرب، از زمانی که در همه دنیا از جمله غرب قدرت به وسیله شمشیر جابهجا
میشد و همچنین در ایران برای مثال طایفهای یا خانوادهای با زور دیگری را از
میدان به در میکرد و حکومت میکرد مثل قاجاریه، افشاریه و ... کمکم غربیها به یک
عقلانیت رسیدند که به چه دلیل برای رسیدن به قدرت همدیگر را میکشند؟ از این جهت
صندوق را گذاشتند شمشیر نرمی گذاشتند که
آدمها را به سمت خود بیاورند و رسانه را بهعنوان ابزار دموکراسی پدید آوردند و به
جای کشتن همدیگر، رسانه قدرالسهم هر کسی را با اثرگذاری مناسب، پیروز داستان را با
تلفات کم معلوم کند.
در کشور ما دقیقاً اینگونه نیست یعنی بخشی از جریانات بین رسانه و انتخابات در
طول چهار سال چفت و بست دارند ولی برخی اصلاً در این فضا نیستند و مثل تکتیرانداز
بعضی اوقات یک شلیک میکنند. اما اصل موضوع این است که باید بپذیریم که رسانههای
رسمی نسبت به شبکههای مجازی در انتخابات موثرتر هستند، به دلیل اینکه اصالت بر
پاسخگو بودن و طبیعتاً اطعام موضوع بر اعتماد مخاطب است و میگوید مرجعی است که
نسبت به نوشتهاش باید پاسخگو باشد، و طبیعتاً دقت بیشتری جهت نوشتن متن کرده است.
پس تقدم رسانهها بر فضای مجازی همچنان حرف اول را میزند که معتقدم در رسانهها
هم، رسانههای مکتوب حرف اول را میزند. حالا در انتخابات باید چه کرد؟ بحثی روندی
داریم که معمولاً اقدامات عمومی برای همه انتخاباتها است. ولی من اعتقاد دارم که
شرایط اقتصادی هر انتخابات بر جهتگیری رسانهها اثرگذار است که هر دو را عرض
خواهم کرد. مردم باید بدانند کی انتخابات برگزار میشود. ثبتنام کی شروع میشود
که شامل اطلاعرسانی خنثی است که جهتگیری لازم ندارد و موضوعیت هم ندارد. بحث
بعدی که هم در زمان حال مهم است و هم یک عنصر اساسی است، بحث امنیتگرایی در
انتخابات در رسانه نقش اساسی دارد. یعنی میزان مشارکت، کمیت مشارکت که این کار
کمیت را رسانه میتواند با تحریریش انجام دهد. الان با توجه به شرایط کشور که شما
به آن اشاره کردید از جمله دلایل اقتصادی و کرونا طبیعتاً شاهد کاهش مشارکت هستیم
که در سال 98 هم شاهد آن بودیم. بخشی که مربوط به کروناست، امیدوارم موج صعودیاش
افول کند. ولی بههر حال کرونا بیتردید اثر مستقیم بر انتخابات ما دارد حتی در
نظرسنجیهایی که 48 ساعت بعد از اعلام کرونا و انتخابات داشتیم اعلام کردند که
کرونا باعث عدم مشارکت 5/4 میلیلون نفر از مردم در انتخابات شده بود. اما به هر
حال در خلأ کارآمدی اقتصادی و کرونا دو عامل بسیار مهم هستند که جنبههای
روانشناختی دارند، اگرچه در جنبههای معیشتی هم دچار چالش و شرمنده مردم هستیم، ولی
جنبههای روانشناختی میتواند موثر باشد. برای اینکه که مشارکت ما شبیه مشارکتهای
گذشته و قبل از 98 شود و مدنظر رهبری از نظر کمیت شود دو عنصر اساسی را محور میدانم1.
بحث رقابت واقعی 2. مناظره
کرونا بیتردید اثر مستقیم بر انتخابات ما دارد
رقابت واقعی به این معنی که سلایق متفاوت، احساس وجود کنند. احساس کنند که در
عرصه فردی را دارند. این سلایق نمیتواند برای مثال بین آقای دهقان و آقای سلامی
یا آقای رئیسی و آقای قالیباف باشد، اینها سبدهای مشترکی هستند که از همدیگر برمیدارند بالاخره سلیقه باید به جهت نگرشی متفاوت باشد.
رقابت واقعی مردم را از خانه بیرون میکشد و رسانه میتواند این مهم را مطالبه کند
و بسیار مهم است که رسانه یک مطالبه واقعی با تبیین شرایط واقعی داشته باشد.
بحث دوم مناظره هاست. فیالمجموع خوب است ولی در کشور ما دچار آفاتی است که آن
آفات مبتنی بر نگاههای پوپولیستی نخبگان به عموم هست یعنی میبیند که حالا باید
حرف تند بزنند به طرف میگوید تو فاسدی یا مثلاً میبیند این حرف می تواند در رأی آوری
مؤثر باشد هر چند در واقعیت شاید منجر به افزایش رای نشود. بهنظر من مناظره با
حذف جنبههای غیراخلاقیاش خیلی مهم است. گرچه مناظره میتواند به جهتگیری رأی
آسیب بزند اما به کمیتش کمک میکند. به جهتگیریاش از این جهت لطمه میزند که به
فرض بنده مناظره میکنم و بیان خوبی دارم و از رقیبم چهار تا کد میآوردم. آن کسی
که مخاطب و بیننده برنامه مناظره تلویزیونی است خیلی خرسند میشودکه طرف مغلوب و
نابود شد. ولی با این ذهنیت که نمیتوان مصمم به رأی دادن شد. باید بین زندگی و
رأی، پیوندی ایجاد کرد. اگر اینگونه باشد یعنی با هیجان رأی داده شود، فردا برای شغلشان
هم به خیابان میآیند.
عامل بعدی که رسانهها در آن نقش
اساسی دارند، مراجع بسیط نگر هستند
عامل بعدی که رسانهها در آن نقش اساسی دارند، مراجع بسیط نگر هستند .که خود
سه نوع هستند 1. مراجع دینی، علمی که عمدتاً علما هستند 2. مراجع علمی که معمولاً
خاستگاه دانشگاهی و برندی دارند، در حوزه علم چهره ملی و متخصص در حوزه هستند3.
سلبریتیها یا هنرمندان که بیشتر سازماندهنده جوانان هستند و معمولاً در فضای
مجازی پیجهای پرجمعیتی دارند و موثرند. بهکارگیری این موارد بهخصوص مورد اخیر
که عرض شد در رسانه برای مشارکت در شرایط موجود که دچار چالشیم بسیار مهم است. اما
رسانهها کارهای دیگری غیر از موارد ذکر شده میتوانند انجام دهند. و آن جهتدهی
به رأی است که در اینجا جریان موضوعیت مییابد و نمیتوان گفت که رسانهها برای
خدا وضو میگیرند بلکه جریان، رسانهاش را پای کار خود میآورد مبتنی بر تاکتیکهای اتاق فکر قصد جهتدادن به رأی
را میکند و متناسب با گفتمانی که فکر میکند در جامعه اثرگذار است و میتواند
گفتمان رقیب را از میدان خارج کند و این اتفاق صورت میگیرد. بنابراین جهتدهی یکی
از کارهای رسانه است پس 1. زمانبندی 2. کمیت 3. جهتدهی و 4. امیدآفرینی است.
امیدآفرینی به آینده، چرا که ملتی که امید نداشته باشد و چشمانداز آیندهاش تاریک
باشد قدم از قدم برنخواهد داشت و این نکتهای روانشناختی است. امیدآفرینی در
انتخابات منشأ نهفته دارد ولی سه چهار سال اخیر خصوصا بعد از کار زشت آمریکاییها
در برجام و ایجاد رکود، امیدآفرینی دچار چالش شده و هنر رسانه است که این مهم را
بازتولید کند با چشمانداز و برنامههای
کاندیداها شاید بتواند آن را ترمیم کند. نقد وضع موجود به دلیل حافظه کوتاهمدت
مردم مهمترین ساماندهی رأی وضع موجود است نه وضع پیشین. برای مثال اگر 8 تا 15 سال
پیش شرایطی بدتر از امروز داشتیم ولی مردم به آن کسیکه از آن موقع به میدان بیاید،
یعنی باز برگردد، اقبال میکنند و آن خاطرات تلخ را یادشان نیست و خاطرات تلخ وضع
موجود را به یاد دارند. بنابراین نظم وضع موجود و پیشنهادات جایگزین که بسیار مهم
است و 40 سال تمرین برای فرهنگ مردمسالاری، بسیار کم است. پس همچنان هیجان وعواطف،بر
عقلانیت غلبه جدی دارد و حوزههای کارشناسی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. اما به
هر حال برنامه کاندیداها را به رسانه کشاندن و به چالش و نقد موجود بردن نباید از
نگاه نهایی نادیده گرفته شود. کار عمده دیگر رسانه ایجاد و حفظ رقابت است. مردم در
بسیاری از پدیدههای اجتماعی همچون موج، از گزار همرنگی استفاده میکنند. برای
مثال 4 نفر قصد رأی دادن میکنند و تعدادی دیگر هم با آنها همراه میشوند و موجی
پدید میآید و یا برعکس. همرنگی بسیار مهم است ایجاد حس رقابت مبتنی بر دستهبندیهایی
گروهی کاملاً محرز است. یکی از کارهای رسانه اعتماد سازی است و باید کاملاً انجام شود. نسبت بین ذائقه
اجتماعی و عرصه انتخابات یعنی در عرصه بازی کردن رسانه بسیار مهم است. ممکن است
رسانه خیلی تلاش کند ولی در تاریکی تیراندازی کند. یا اصلاً جامعه مخاطب خود را
نمیشناسد و آنچه را که مردم میخواهند را نمیفهمد. بنابراین اگر در همین فضایی
که ذهنیت اجتماعی شکل گرفته، رسانه بیاید پردازش، تفسیر و تبیین بکند، بسیار مهم
است. در آخر صحبتم بحث محتوایی را عرض کنم که رسانهها در آن موفق نبودند. یعنی
تقریباً همه ما در استدلالآوری در این زمینه موفق نبودیم و آن رابطه بین امنیت و
انتخابات است ما چون نعمت امنیت داریم و به تعبیر رسولا... قدر نعمت مخفی را نمیدانیم.
اما باید همه نخبگان کشور و مردم بدانند که انتخابات پرشور تولید امنیتی میکند که
دهها بار بالاتر از سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و برای مثال پلیس و ... است. پیشروی
و عقبنشیی دشمنان جمهوری اسلامی مبتنی بر راهپیمایی 22 بهمن نیست. آنها به
راهپیمایی، یک حرکت تودهای میگویند که یک میلیون نفر حضور مییابند و امکان دارد
رسانهها دو میلیون بنویسند. اما رأی اینگونه نیست و هرچه در ظرف اصلی است دانهدانه
به چشم میآید و دشمنی که دویست یا سیصد سال تمرین دموکراسی دارد و رأی و پشتیبانی
مردم یک حکومت را از صندوق میفهمد، خود را برای چگونه عملکردن تنظیم میکند.
برای این موضوع مثالی میزنم و صحبتم را تمام میکنم. آنها که همسن و سال بنده و
یا بزرگتر هستند سال 72 خاطرشان است که شاهد مشارکت پایین در انتخابات ریاست
جمهوری بودیم بهطوری که با تلاش بسیار آقای احمد توکلی 5/15 میلیون نفر از مردم
شرکت کردند وگرنه 12 میلیون نفر هم از مردم رأی نمیدادند. مرحوم آیتا... هاشمی
که رئیسجمهور شد در دور دوم با 5/10 میلیون رأی رئیسجمهور شد که در این 42 سال
پایینترین رأی بود. حتی از 14 سال قبل از بنیصدر هم کمتر. چهار سال بعد انتخابات
خرداد 76 اولین انتخابات ریاست جمهوری مبتنی بر تکوین جناحی بود. یعنی رقابت جدی
بود و باید گفت 8 سال آقای هاشمی و 8 سال مقام معظم رهبری، اصلاً رقابت نبود. همه
میدانستند که ایشان رئیسجمهور است و تبلیغ هم نمیخواست و مردم هم نگاهی تکلیفگرایانه
و شرعی به رأی داشتند. اما سال 76 یک رقابت واقعی بود که بسیاری از ذهنیتهای قالببندی
شده را شکست. در این سال مشارکت 5/15 میلیونی گذشته تبدیل به 28 میلیون نفر شد و
رأی ریاست جمهوری از 5/10 میلیون نفر به 20 میلیون نفر رسید. خیلی جالب است، آقای
خاتمی رأی آورده بود و رئیسجمهور شده
بود،
دکتر علیآبادی،مدیر کل دفتر در ادامه صحبت دکتر گنجی گفت:شاید نتیجه صحبت آقای گنجی این بود که پوشش خبری رسانه باعث
افزایش سطح مشارکت مردم شد.
در رابطه با موضوع نشست سعی کردیم از روزنامههای اقتصادی هم بهره ببریم چرا
که یکی از موارد افزایش مشارکت مردم میتواند عامل اقتصاد باشد. در نظرسنجیهایی
که به وسیله ایسپا و ... صورت گرفته است، از مسئله اقتصاد، بهبود اوضاع اقتصادی و
معیشتی صحبت به میان میآید. با توجه به مشکلات اقتصادی و مواردی که دکتر گنجی
عنوان کردند، از مهدی زاهدی؛سردبیر روزنامه جهان اقتصاد می خواهیم تا دیدگاههای خود را در این زمینه بیان نمایند.
رسانه در نقش تأثیرگذاری
بر کشور، روند رو به عقب داشته است
مهدی
زاهدی: سردبیر روزنامه جهان اقتصاد در این
خصوص اظهار داشت:
باتوجه به شروع بحث که با کلید اقتصادی وارد شدید، اجازه دهید مقدمهای را عرض
کنم. چرا که پرواضح است، در حال حاضر اقتصاد ما، اقتصادی کاملاً سیاسی است و بهخصوص
در این شرایط که اقتصاد به مفهوم خودش وجود ندارد، اقتصادی کاملاً سیاسی است که
وابستگی مستقیم به بحثهای سیاسی دارد. اگر بخواهیم این بحث را شروع کنیم، اول
باید خیلی کوتاه درباره نقش رسانه در جامعه و روند این نقش صحبت کنیم و اینکه
بدانیم آیا این روند و تأثیرگذاری که همه از آن حرف میزنند، بهطوری که هر جا بخواهید
این صحبت را شروع کنید، اولین حرف بهصورت شعاری این است که رسانه در هر موردی
تأثیرگذار است، ما باید ببینیم این روند در این 10 یا 15 ساله یعنی چند سال بعد از
سال 76 عقب بوده یا ایستا یا رو به جلو؟ قطعاً اگر بخواهیم شعاری حرف بزنیم، میگوییم
با توجه به تکنولوژیها و از این قبیل، باید روند رو به جلویی داشته باشد. ولی من
قطعاً معتقدم که رسانه در نقش تأثیرگذاری بر کشور، روند رو به عقب داشته است. آقای
دکتر گنجی به انتخابات سال 76 اشاره کردند و من میخواهم به انتخابات سال 88 اشاره
کنم. انتخابات مهمی که جناحهای انتخابات اذعان دارند از نظر شور و هیجان مردم،
یکی از بهترین و مهمترین انتخابات کشور بود و نقش رسانهها را در آن زمان را خیلی
راحتتر میتوان بررسی کرد. این موضوع را گذرا بررسی میکنیم. یک مورد بسیار مهم
که به افکار عمومی مرتبط است، موضوع سانسورهای پیش و پس از انتخابات است. یعنی
رسانهها پیش از انتخابات در یک مقطع زمانی خیلی خاص و محدود میتوانند هر جور که
میخواهند و جزو آرزوهای یک روزنامهنگار میتواند باشد، مانور خبری بدهند، کار
کنند، مشارکت داشته باشند. اما به محض تمام شدن انتخابات، دوباره انگار ورق برمیگردد
و رسانه دیگر رکن چهارم دموکراسی نیست و باید برایش جمع بایدها و نبایدها باشد و
این به امنیت روزنامهنگاری تسری مییابد که من روزنامهنگار به ورطهای کشیده میشوم
که مخاطب از من پالسها را میگیرد. کمکم اعتمادش نسبت به من کم میشود و این
شیوه و باوری است که خود اهالی مطبوعات هم به آن رسیدهاند و تقریباً چیزی شبیه
خودسانسوری را پیشه میکنند. یاد گرفتند که چگونه حرف بزنند که مشکل پیش نیاید.
چون قدرتمند نیستند و مردم آن را درک میکنند و بدون تعارف اگر نگاه تحقیقاتی شود،
مطمئناً به این نتیجه میرسیم که اقبال عمومی نسبت به مطبوعات و رسانه روز به روز
کاهش مییابد و بر خلاف فرمایش آقای دکتر
گنجی که میگفتند رسانهها مرجعی مهم برای تصمیمگیری مردم هستند، بنده معتقد
نیستم و به شدت میتوان گفت که ساختن و وایرآل کردن یک خبر دروغ، صد در صد دروغ،
چند دقیقه یا با پوئن بسیار حداکثر یک ساعت طول میشد ولی تطهیر این خبر توسط
رسانههای رسمی گاهی ماهها و سالها به طول میانجامد و گاهی هم اصلاً امکانپذیر
نیست و آنگونه که راحت بر جامعه مینشیند، جمعکردنش بسیار سخت است.
رسانه باید همراهی مردم را
در نظر بگیرد نه همراهی دولت
ما در کنار بحثهای کمشدن قدرت رسانه
و کاهش تأثیرگذاریاش، همزمان رشد شبکههای مجازی را شاهدیم که با قدرت وارد شدند
و صرفاً قدرت مثبتی هم نبوده که کمککننده باشد گاهاً و خیلی بیشتر از آنچه که کمکدهنده
باشد آسیبزننده جامعه و سیستم خبر کشور و خبررسانی بوده است. فیکنیوزها، روز به
روز رشدشان بیشتر شده و تمایل مردم به دلیل همین مسائل اقتصادی که قصد داریم به آن
اشاره کنیم به شنیدن خبرهای رسمی عصاقورت داده معمولی که صبح تا شب از تلویزیون و
رسانههای ما تکرار میشوند، کاهش یافته یا وجود ندارد. مردم منتظر اخبار جالب
هستند و حتی تمایل مردم به زرد بودن خبر و زردپذیری خیلی افزایش یافته است. و
اینها همه هشدار است که رسانههای رسمی کشودر در حال از دست دادن بیشتر قدرتشان
هستند. با این تعاریف که از دید خیلیها بدبینانه از وضعیت مطبوعات و ارتباطشان با
مردم انجام دادم، درباره موضوع نشست و آن کارکرد و نقش رسانهها بر پوشش خبری
انتخابات چگونه میتوان سخن به میان آورد؟چرا که زیرساخت اصلی و آن افکار عمومی
را، از دست دادهایم. این حرف را بر اساس گزارشهای میدانی که از اطراف خودم تا
شعاع خیلی بالاتر بررسی کردم که واقعاً ما داریم افکار عمومی را از دست میدهیم.
یعنی خود رسانهها هم به هزار و یک دلیل، همچون مشکلات اقتصادی و ... قدرت مانور و
تأثیرگذاری که صحبتش شد را از دست دادهاند و اگر میخواهید رسانه تأثیرگذار باشد
باید رسانهها را قدرتمندتر کنید. این نباشد که پیش و پس از انتخابات و نوع
سانسورها، امنیت و آزادی بیانی که همیشه از آن گفتیم، فقط مربوط به زمانی خاص باشد
و باید این موضوع تسری یابد که من روزنامهنگار پس از انتخابات بعدی این قدرت و حس
را از حاکمیت بگیرم که همان روزنامهنگار پیش از انتخابات و پیش از زمان دو
انتخابات هستم. نه اینکه هر وقت که انتخابات میشود آزاد باشم. این مطلب آنقدر مهم
است که هر چیز دیگری بخواهیم دربارهاش بحث کنیم، به این مسئله برمیگردد و این
مسئله بسیار تأثیرگذار است. انتخابات منشأ تغییر است همانطور که آقای گنجی فرمودند
و بسیار جالب و درست میگویند. این تغییر را ما باید پیش از ورود مردم در حالتی
نشان دهیم. یکی از نشان دادن آن تغییر، همین موضوعی است که خدمتتان عرض کردم. مردم
زمانی به رسانه رسمی اعتماد میکنند که در طول سالیان گذشته و حافظه تاریخیشان که
اتفاقاً بلندمدت هم هست، همراهی رسانه را به آنها القا کرده باشیم. بهنظرم بیشتر
از آنچه که از رسانه همراهی حاکمیت را انتظار داشته باشیم، رسانه باید همراهی مردم
را در نظر بگیرد. این به معنای تقابل بین حاکمیت و مردم نیست، بلکه اعتمادی که
مردم باید به رسانه داشته باشند بهعنوان زبان، تریبون و واسطه آنها و حاکمیت خیلی
کمک خواهد کرد که تازه به کارکرد و تأثیرگذاری رسانه برسیم. ما باید اظهار
امیدواری کنیم که بتوانیم کمک کنیم و به هر حال کشورمان را دوست داریم و شکل
روزنامههای آن طرف آب هم نمیخواهیم باشیم که بخواهیم حرکتهای خاصی را انجام
دهیم. ولی متأسفانه در سیستم تأثیرگذاری رسانه ناامیدی میبینم و افق جالبی برایش
نمیبینم و فقط اظهار امیدواری میکنم. تا فضای امنی برای خود رسانه نباشد، نمیتواند
آنگونه کار کند که مشارکت را جلب کند. کما اینکه از دورههای گذشته هم میتوانیم
مثال بزنیم. موردی که آقای گنجی فرمودند و آن سطحهای بسیطگر مثل سلبریتیها،
مذهبیها و امثالهم که رسانهها میتوانند خیلی در مشارکت مردم کمک کنند، در همین
انتخابات گذشته، اکثر سلبریتیهایی که کار کردند و حمایت کردند، عقب نشستند و
پشیمان شدند و ترسیدند. چون رسانه پلی بود برای رساندن حرفشان. اما همان هم اگر
دقت کنیم، در صفحههای شخصیشان مخاطب بیشتری داشتند تا در رسانههای رسمی و اینکه
به نظرم خطدهی مردم برای حضورشان در انتخابات از طریق رسانههای رسمی، خیلی شعاری
است. البته به نظرم همچنان رسانه تلویزیون و صدا و سیما تأثیر بیشتری خواند داشت.
چرا که در لحظه میتوانند تصمیم بگیرند، به دلیل اینکه زمان بیشتری در اختیار
دارند، بودجه و قدرت بیشتری دارند، میتوانند تولید کنند و بدون هراس از روی پای
خود ایستادن، در دورهای خاص شروع به کار کردن کنند و یک سری افراد را جهت حضور در
انتخابات آماده کنند. اما رسانههای غیر از تلویزیون به دلیل ضعیفبودن و نداشتن
قدرت آنچنانی از نظرهای مختلف همچون اقتصادی و امنیتی بهنظرم در حد خیلی معمولی و
عادی میتوانند کار کنند. همانطور که آقای گنجی فرمودند، متأسفانه رسانه فقط در آن
بخش میتواند خلاصه شود برای مثال یک سری اظهارات پیش از انتخاباتی کاندیداها و
برنامههایشان که البته همه جا منتشر میشود را ثبت و ضبط رسمی کند یعنی یک جور
امانتدار برای افکار کاندیدای آن دوره میتوانند باشند و نقش مورخ داشته باشند.
این نظر کلی من در این مورد است.
دکتر علیآبادی،مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها در ادامه گفته
های دکتر گنجی اظهار داشت:
همانطور که آقای گنجی اشاره کردند مناظره موضوع خوب و مناسبی است. با توجه به
شرایط رعایت پروتکلهای بهداشتی که فعلاً در موردش صحبت است و نمیدانیم صدا و
سیما امسال بعد از اعلام اسامی کاندیداها توسط شورای نگهبان آیا به این موضوع
خواهد پرداخت و مناظرهها برگزار خواهد شد؟ یا بهصورت آنلاین برگزار میشود؟ در این
میان روزنامهها میتوانند بهنوعی جایگزین شوند
این مناظرهها را به روشی که الان ویدئو کنفرانس برگزار میکنیم با افراد
کاندیدا برگزار کنند و موارد را پیادهسازی کنند و در قالب مناظرههای قبلی منعکس
کرد؟ در این میان شاهد افرادی هستیم که بعد از تأیید شدن، خودشان اعلام میکنند که قصد
نامزدی انتخابات دارند. آیا میتوان با این افراد صحبت کرد؟ یا دردسرهای قانونی
پیدا میشود که چرا زودتر برنامههای انتخاباتی انجام شده است و روزنامهها وارد
شدند؟ آیا از این نظر مشکلی میبینید و اینکه ممکن است مطبوعات برنامهریزی خاصی
برای تدارک انجام وکاری جهت تأثیرگذاری و مشارکت دارند؟
مهدی
زاهدی: سردبیر روزنامه جهان اقتصاد در ادامه
نشست گفت: روزنامهها میتوانند نقش تلویزیون را به عهده بگیرند ولی با محدوده
مخاطب بسیار کم. در حال حاضر به وایرآل شدن سایتها، شبکههای مجازی و روزنامهها
میتوانند کمک کنند ولی بهطور کلی اگر مخاطب را با سطح تلویزیون ثبت و نگهداری
کند و از طریق رسانههای دیگر وایرآل شود، امکان کمی هست. اما بحث اصلی این است که
اگر بعد از انتخابات، اتفاق خاصی نیفتد، مشکل خاصی پیش نخواهد آمد و افرادی که قصد
شرکت در انتخابات را دارند میتوانند به پوشش اخبار و برنامهها و سیاستگذاریهایشان
بپردازند و در این زمینه نقبی هم به انتخابات 88 بزنیم که یکی از مواردی که باعث
بازداشت دوستان در حوادث سال 88 شد، بحث مصاحبههای قبل از انتخابات با روزنامهها
بود. برای همین عرض میکنم که اگر مشکل خاصی بعد از انتخابات پیش نیاید این
موضوعات هم مشکلدار نخواهد بود و شکل دوم نگرش مطبوعات اینگونه است. شکل اول این
داستان ایجاد مشارکت در انتخابات است و شکل دوم کارکردن با جناحها جهت معرفی
کاندیداها است که در این شکل اتفاقاً یکی از راههای پرشور شدن تحریریهها توسط
انتخابات است. البته جناحبندیهای مختلف، هر رسانهای برای خود سیستمی دارد و آن
سیستم را بهکار میبندد اما در شکل اولش که کمک به مشارکت عمومی است، درصد خیلی
قابل عرضی نخواهد بود.
دکتر علیآبادی در ادامه این سؤال را مطرح کرد
که:
آیا برنامهریزی خاصی برای انتخابات امسال انجام دادهاید؟
سردبیر
روزنامه جهان اقتصاد در این خصوص گفت: قطعاً برنامههایی
وجود خواهد داشت. همانطور که شما اشاره کردید که زمان بسیار کم است و اسامی که
باید اعلام شوند خیلی مهم است و متأسفانه از طرف شورای نگهبان خیلی دیر اقدام میشود
و اعلام رسمی و انتشار آن جهت کارکردن و به وقوع پیوستن این اتفاق زمان بیشتری میطلبد.
ولی برنامهها وجود دارد. حداقل بحث آنلاین اگر در تلویزیون باشد فکر میکنم به
دلیل مشکلات اینترنت و پهنای باند کشور، زمان تلویزیون و پشتوانههای محکمش
قدرتمندتر است. ولی ما هم یک سری کارها را میتوانیم انجام دهیم و برنامههایی
برای حضور کاندیداها در انتخابات داریم و منتظر اعلام هستیم و چرا که انتخاب هم
کردیم و همه رسانه انتخابات داخلی خودشان را انجام دادهاند که قرار است با چه کسی
کار کنند؟ اما برگزاری میزگردها تکرار بحث
برنامههای کاندیداها و اتفاقات این
داستانها، نمیشود، نظرم این است که مقداری باید شبیه فیکنیوزها فضای مجازی عمل
کنیم تا به شکل دیگری بتوانیم دوام
بیاوریم و رقابت کنیم. برای مثال بخشی کوچکی از آن، بحث سلبریتیها است. یعنی
خبرسازیهایی که عنصر جذابیتش بالا رود و مخاطبهای اندکی که برای رسانهها باقی
ماندهاند، بتوانند خبرها را درک کنند و فضای مجازی که گاهاً در انتخابات پیش رو، میتواند
خطرناک باشد، با زبان خودشان اخبار واقعی و درست را به مردم برسانیم. شاید با این
روش، آشتیکردن با مخاطبان از دست رفته را بازیابیم. شبیه شدن و ایجاد جذابیت و
آن چیزی که مردم به آن احتیاج دارند، بسیار مهم است.
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها در ادامه افزود:
نکتهای که دیروز متوجه شدیم، حال چقدر میتواند فیکنیوز باشد، نمیدانیم.
چرا که در نقلقولها میتوانیم ببینیم و آن این است که متنی نقل شده از طرف آقای
صادق خرازی که «اگر من رئیسجمهور شوم در عرض دو سه ماه همه را بر علیه کرونا
واکسینه خواهم کرد»، تا چه اندازه اینگونه صحبتها و تأکید بر این موارد میتواند بر انتخابات
موثر باشد؟ و همینطور در نظرسنجیای که دیروز میخواندم که با توجه به لیست 12
نفره از کاندیداهاو شناخته شده نبودن 2 نفرشان برای مردم، باز به معرفی خودشان
پرداختهاند. حال پرسش این است مسائل مربوط به کرونا و واکسن تا چه اندازه میتواند
بر مشارکت مردم تأثیرگذار باشد؟
زاهدی ؛سردبیر روزنامه جهان اقتصاد
این نشان از هوشمندی همیشگی ایرانیان است که از کرونا هم میتوانند چنین
برداشتی کنند. زمانی بحث 50 هزار تومان، سیبزمینی، پول نقد، یارانه و ... بود و
در حال حاضر واکسن.
خودمان خوب میدانیم که موضوعی که از آقای خرازی نقل شده است، امکانپذیر
نیست. چرا که روند ورود واکسن، تولید واکسن و ... مطالبه خیلی مهمی است که شاید
ابتدای ظهور واکسن کرونا در ایران دو سه ماهه حل شود. این صحبت مقداری به فضای فان
انتخابات کمک میکند. چون دیگر فکر کنم دوره این جور ادعاها، اتفاقها برای حضور و
مشارکت بیشتر مردم به سر رسیده است. و امکان دارد مردم را بیشتر دلزده کند. اگر در
فضای فان باقی بماند و برای تفریح باشد، اشکالی ندارد ولی اگر جدی گرفته شود اثر
منفی خواهد گذاشت. مردم به مدد همان شبکههای مجازی، میدانند چه خبر است. چقدر
واکسن وارد شده؟ چقدر وارد نشده؟ کجا تزریق انجام شده و کجا تزریق انجام نشده است
و به قول عوام، به همین راحتی نمیتوان رأی جمع کرد. اما اگر مطبوعات بتوانند این
موضوع را در حد فان بودن نگهدارند مشکلی نخواهد بود. ولی اگر یک مقدار جدی شود
امکان اثر منفی بسیار زیاد است.
آقای زاهدی: امیدوارم با این نشستهای
کوتاه و در این زمان کم، شاهد رقم خوردن اتفاقات خوب، و صدای رسانهها باشیم و
بتوانیم پیام کمکرسانی خود را برسانیم. ولی اگر مشکلات از طرف حاکمیت پذیرفته شود
و حداقل همانطور که پیش و پس انتخابات به مطبوعات آزادی بیان میدهند، به دیگر
ایام هم این آزادی را اختصاص دهند و رسانه حس قدرتش را از حاکمیت بگیرد تا بتواند یاور
مردم باشد، همین دو عامل برای کشوری که به قول آقای گنجی «در حال تمرین دموکراسی
است» بسیار مطلوب خواهد بود.