نشست آنلاین « کرونا و رسانههای کودک و نوجوان» برگزارشد
نشست تخصصی « کرونا و رسانههای کودک و نوجوان» از دومین نشستهای تخصصی آنلاین دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، صبح روز دوشنبه 13 مرداد ماه با حضور دو تن از متخصصان و دستاندکاران حوزه نشریات کودک و نوجوان در محل این دفتر برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، در این نشست سید سعید هاشمی، سردبیر ماهنامه سلام بچهها؛ محمد حسین دیزجی، مؤلف و عضو شورای سردبیری مجلات رشد آموزش و پرورش، و کارشناس روابطعمومی و روابط بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ و دکتر گیتا علیآبادی، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها حضور داشتند و ضمن گفت و گوی آنلاین، به بررسی نقش و اهمیت رسانهها در پرداختن به نیازهای آموزشی، بهداشتی و تولید محتوای الکترونیکی برای کودکان و نوجوانان در دوره کرونا پرداختند.
دکتر گیتا علیآبادی، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در آغاز این نشست با اشاره به تأثیرات سوء کرونا بر بر زندگی کودکان و نوجوانان گفت: شیوع کرونا مشکلات جدی برای کودکان بوجود آورده است. به طوری که به دلیل تعطیلی مدارس آنها ناگزیر شدند در خانه بمانند و برنامههای درسی و آموزشی خود را از راه دور و به صورت آنلاین دنبال کنند. اما پذیرش این شرایط و دوری از محیط اجتماعی و نیز عدم ارتباط با دوستان و همسالان، سختیهایی را بر آنان تحمیل کرده است که میتواند پیامدهای زیانباری را در پی داشته باشد. بنابراین لازم است برای مقابله با این معضل چارهاندیشی کرده و با برنامهریزیهای مناسب در جهت حفظ سلامت جسمانی و روانی آنها بکوشیم.
وی افزود: در دوره کرونا توجه به نیازهای آموزشی و روانشناختی کودکان بسیار ضروری است و باید از سوی رسانهها و متحصصان این رشته مورد توجه قرار گیرد. اینکه در این دوره چه محتوایی و با چه ابزاری برای کودکان تولید و از چه طریق در دسترشان قرار گیرد، مسئله مهمی است که در این جلسه به آن خواهیم پرداخت.
علیآبادی با طرح این سوال که آیا در آموزش، صرف تاکید بر کتاب و مطالعه به کمک ابزارهای تکنولوژیکی کافی است یا محتوا باید در قالب و فرمی دیگر ارائه شود، گفت: وضعیتی که پیش آمده، به نوعی کودکان و نوجوانان را از محیط مدرسه و حتی مهد کودک دور ساخته و موجب از هم گسختگی و شکاف بین آنها و گروه همسالانشان شده است به طوری که این روابط از قالب روابط اجتماعی نزدیک و صمیمی درآمده و محدود به روابط ازراه دور و آنلاین شده است.
محمد حسین دیزجی، مؤلف و عضو شورای سردبیری مجلات رشد آموزش و پرورش، و کارشناس روابطعمومی و روابط بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ادامه این نشست گفت: یک نکته مهم در زندگی ما وجود دارد و آن اینکه اختیار بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی ما میافتد، در دست ما نیست. در مورد کرونا نیز چنین وضعیتی پیش آمده و همه مردم جهان، خواسته یا ناخواسته درگیر این بیماری شدهاند. لذا برای رفع این معضل باید تدابیری اندیشیده شود. در این مورد مثالی میزنم. در زمانهای قدیم وقتی مردم با مشکل ضعیفی چشم مواجه میشدند، به دنبال ذرهبینی بودند تا با آن بتوانند دید خود را اصلاح کنند. پس ازمدتها وسیلهای به نام عینک اختراع شد که واکنشهای متفاوتی را از سوی مردم به همراه داشت. واکنش مردم نسبت به فردی که عینک میزد توأم با تحقیر و تمسخر بود، اما آن شخص وقتی سلامتی خود را در خطر میدید، عینک را میزد و تمسخرها و شوخیها را نیز نادیده میگرفت. تا اینکه این نوع برخوردها به مرور زمان کمرنکتر شده و از بین رفتند. وقتی این موضوع را به شرایط فعلی تسری دهیم، میبینیم الان مدت شش تا هفت ماه است که در گیر این بیماری شدهایم و بنا به توصیه پزشکان باید یکسری پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم تا این ویروس از بین برود و سریعتر به حیات قبل از کرونا بازگردیم. اما باید در نظر داشت که رشد شناختی کودکان و درک آنان از مقتضیات همانند بزرگسالان نیست و نمیتوانند برداشتی همانند بزرگسالان از موقعیتها داشته باشند. بنابراین برای درک این موضوع باید برای بچهها فرهنگسازی کرد تا بپذیرند که در صورت عدم رعایت اصول بهداشتی امکان ابتلای آنها به کرونا بیشتر خواهد بود. آنها باید بدانند مبتلا شدن به این بیماری شبیه سرماخوردگی نیست که با مصرف دارو پس از مدت کوتاهی از بین برود، این بیماری شدت و گستردگی بیشتری دارد و میتواند منجر به مرگ و میر شود. آن هم مرگ و میر بالا.
وقتی بچهها به اخبار مربوط به کرونا گوش می دهند، میبینند که در اثر این بیماری، بسیاری از افراد و حتی اطرافیان دور و نزدیکشان از بین رفتهاند. در اینجا باید در کنار آگاهی بخشی به کودکان، کارهایی انجام دهیم تا این باورپذیری در آنها ایجاد شود. شکلگیری این باورها و الگوهای تنها در سایه الگوها و آموزشهای مناسب امکانپذیر است. زیرا کودکان از طریق سرمشقگیری و یادگیری الگو میتوانند باورها و و اعتقادات درست را در خود نهادینه کنند. اما از آنجایی که هنوز بعضی از مردم اعتقاد چندانی به زدن ماسک ندارند، ممکن است کودکان به تبعیت از بزرگسالان از زدن ماسک خودداری کنند. بنابراین یکی از وظایف مهم رسانهها، مجلات و شبکههای اجتماعی پیگیری این موضوع و انتقال صحیح اطلاعات به بچههاست تا این باورپذیری در آنها ایجاد شود. از سوی دیگر با آگاهیبخشی به بزرگسالان نیز باید رفتار آنها را اصلاح کرد تا خود الگوی مناسی برای بچهها باشند.
سید سعید هاشمی، سردبیر ماهنامه « سلام بچهها» در سخنانی در مورد تاریخچه و مفهوم قرنطینه در جهان گفت: مفهوم قرنطینه مختص به دوره معاصر نیست. بلکه این مفهوم قرنها پیش از این نیز در بین جوامع و در فرهنگهای مختلف وجود داشته و در کتب تاریخی به آن اشاره شده است. قرنطینه در قدیم نیز به همین شکل و تحت عنوان « محدودیت و اجبار» مطرح میشده، اما امروزه معنی و مفهوم آن گستردتر شده است.
وی افزود: این محدودیتها از زمانهای قدیم در مورد مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به طرق مختلف مطرح میشده است. به عنوان مثال در زمان پیامبر اسلام تبعید مسلمانان به شعب ابی طالب جزو مطرحترین محدودیتها و قرنطینهها بوده که طبق آن مردم از هرگونه معاشرت و خرید و فروش با مسلمانان منع شده بودند.
همچنین در کتاب حاجی بابای اصفهانی نیز اشاره شده است که گاهی قدرتمندان، ضعفا را در محدودیتهای خاصی قرار میدادند. مثلاً اگر زنان از دستورات همسرانشان سرپیچی میکردند، آنها را در حرمسرا نگاه میداشتند و اجازه خروج به آنها داداه نمیشد و هر نوع ارتباط با آنها نیز ممنوع بود.
در کتاب دیگری نیز که در دوران انقلاب منتشر شده بود، چنین آمده که پدر علی به او میگوید به محل زیر گذر نرود. همه اینها به نوعی شکلی از قرنطینهگی را مطرح میکرد اما اسم قرنطینه نداشت. ولی در زمان کنونی، قرنظینه خیلی گستردهتر شده است و جنبه تنبیهی و توهینی ندارد بلکه بیشتر جنبه بهداشتی و سلامتی برای مردم دارد.اما به هر حال، شکلی از تنگنا و محرومیت است که میتواند تبدیل به گشایش و برون رفت از آن موقعیت شود.