اخبار

میثم نمکی

نسبت فرهنگ عمومی و پژوهش *میثم نمکی آرانی

نسبت فرهنگ عمومی و پژوهش *میثم نمکی آرانی
پژوهش، کلیدی ترین عنصر در مسیر کشف مجهولات بشری درحوزه های گوناگون است وهفته پژوهش همچون دیگر مناسبت ها، فرصتی است تا اخبار،گزارش ها،دستاوردها ورویدادهای پژوهشی دستگاهها و دانشگاهها وموسسات پژوهشی کشور ارائه وبازخوانی گردد
.
برخی دستگاهها باایجاد پژوهشکده ها می کوشندضمن انتخاب موضوعات مرتبط،به تجزیه وتحلیل ورصد مسائل پرداخته و نتایج یافته های پژوهشی خود رامنتشر ویا به مراجع مربوطه گزارش کنند.
دانشگاهها نیز به فراخور ماهیت و ماموریت دانشگاه ودانشکده ها،از طریق سمینارها،نشستها،میزگردها ویاکارگاهای آموزشی وپژوهشی و چاپ مجله و کتاب  نسبت به ارائه دستاوردهای خودهمت می گمارند.
در این میان برخی موسسات پژوهشی تخصصی نیز هستند که بر اساس اهداف و اولویت خوددر مسیر پژوهش -خواه بنیادین،کاربردی و یا کارکردی- گام بر می دارند.
نسبت پژوهش بااهلش ونیز میزان بهره برداری آن درمجامع تخصصی علمی و پژوهشی،تقریبا مشخص و قابل پیش بینی است اماوقتی باموضوعاتی مواجه می شویم که درگستره"فرهنگ"،بایدنماد ونمودی تاثیرگذار داشته باشد؛سنجش نسبت"پژوهش بافرهنگ و مشتقات آن مثل "فرهنگ عمومی"اهمیت بیشتری می یابد.
در چنین شرایطی توجه به نقش و مسئولیت متولیان امرپژوهش وامر فرهنگ عمومی می تواند تعیین کننده معیارهاوشاخص های کمی فرهنگ عمومی درتراز پژوهش باشد.
از سوی دیگر میزان پذیرش واقبال عمومی وحتی نحوه ایجاداین ارتباط با پژوهشها مسئله مهم دیگری است که نباید از آن غافل بود.
امروز مسائل فراوانی درحوزه فرهنگ عمومی وجود دارد که یاظرفیت و فرصتند یا به عنوان بحران یاوتهدید مطرح هستند.
اقتضای مدیریت فرهنگ عمومی آن است که بر پایه مطالعات و پژوهشهای علمی و آموزشی، این نسبت شناسایی،تعریف،تبیین و تحلیل شوندو پیش فرضهای احتمالی نتایج و بازتاب های آن نیز مورد توجه قرار گیرد.
شاید نخستین مسئله و چالش در ارائه نسبت ها، نوع  تعریف ها وقرائت ها از موضوعاتی باشد که ضروری است در واکاوی آن دقت نظر وجود داشته باشد.
وقتی می گوییم فرهنگ عمومی و نسبت آن با پژوهش؛ باید پیش از هر نظر و نظریه ای تکلیف قلمرو معنایی فرهنگ عمومی و پژوهش را مشخص کرد تا مطابق شانیت و شمولیت معنایی این واژگان واصطلاحات ، مراد حاصل گردد.
به نظر می رسد در مسئله فرهنگ عمومی،پژوهش نقشی دوگانه می تواند ایفا کند:یکی آنکه پژوهش در زمینه فرهنگ عمومی صورت گیرد و تعاریف و مولفه ها و ویژگی ها و اهداف وفرضیه هاو نتایج آن مورد واکاوی قرار گیرد  و دوم آنکه نگاه فرهنگ عمومی به مقوله پژوهش را ترسیم و تعیین کرده و از منظر فرهنگ عمومی ، پژوهش نگریسته شود.
ریخت شناسی و نشانه شناسی چنین مقولاتی ما را به ایجاد "گفتمان های واقعی" نزدیک خواهد کردو امکان رسیدن به راهبردهای اجرایی در مناسبات پیش رو بیش از پیش فراهم خواهد شد.
بنابراین برای رسیدن به یک ‌مفاهمه کلی  می بایست از منطق استفهامی استفاده کرد.
در باب نسبت فرهنگ عمومی و پژوهش  و یا بالعکس پاسخ به چند سوال کلیدی حائز اهمیت خواهد بود و درچنین موقعیتی می توان به اثر بخشی اقدامات  عملی از رهگذار سیاست های برنامه ای امیدوار بود:
۱.نیازمندی های پژوهشی حوزه فرهنگ عمومی کدام است؟
۲.کدام سبکها و مدل های پژوهشی در گره گشایی از مسائل فرهنگ عمومی کارسازترند؟
۳.چگونه می توان با استفاده از زبان  پژوهش با متن جامعه ارتباط برقرار کرد ؟
۴.برای تبدیل عادات عمومی به آداب عمومی ونهایتا رسیدن به فرهنگ عمومی، چه پژوهشهایی می تواند مبنای حرکت مطلوب قلمدادشود؟
۵.ویژگی های پژوهشگران فرهنگ عامه در قیاس با سایرین چه باید باشد؟
۶.نحوه تعاملات و توافقات متولیان امر پژوهش و فرهنگ عمومی چگونه خواهد توانست در حوزه رفتار شناسی عمومی منجر به نتیجه شود؟
۷.جایگاه مولفه های مهمی مثل اخلاق،قانون،وجدان و مفاهیمی ازاین دست دردستگاه تحلیلی پژوهش کجاست و چگونه می تواند منجر به خروجی موثر و مفید باشد؟
۱۸ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۵۹
روابط‌عمومی و اطلاع رسانی شورای فرهنگ عمومی کشور |