پدیدههای اجتماعی، خصوصا پدیدههای پردامنه و مهم، ریشه در عوامل و زمینههای مختلف دارند، لذا فهم و تبیین این پدیدهها نیازمند واکاوی از منظرها و زوایای مختلف است. حوادث تلخ و تنشهای اجتماعی جامعه ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، در زمرهی وقایعی است که به دلیل ذوابعاد بودن از یک طرف و نوظهور بودن برخی از این ابعاد از طرف دیگر، نیازمند تعمق مضاعف است.
گفتگوهای «نقد و امید»؛ واکاوی این حوادث از منظر «سیاست فرهنگی» است.
سیاستگذاری فرهنگی، قلمرو وسیع و گستردهای از حوزهها را در بر میگیرد. از مدرسه و آموزش و پرورش تا مناسبات جنسیتی، از فضای مجازی تا پوشش و حجاب، از صنعت شهرت و سلبریتیسم تا رسانههای جمعی، از شهرسازی و معماری تا نهاد علم و...، همگی از منظر سیاست فرهنگی قابل واکاوی انتقادیاند.
در سلسله گفتگوهای پیشرو با اساتید و صاحبنظران مختلف، به دنبال تأمل پیرامون این سؤالاتیم که در هر یک از حوزههای مورد اشاره، در چه وضعیتی واقعیم و این وضعیت چه سهم و نقشی در شکلگیری حوادث تلخ ۱۴۰۱ داشته است؟ وضعیت کنونی حاصل چه سیاستهایی است؟ از کجا به موقعیت فعلی رسیدهایم و چه افقی پیشروی ماست؟ و نهایتا برای آینده چه باید کنیم؟