اخبار

جنگ در جنگ!!

جنگ در جنگ!!

هدف جنگ شناختی مشابه سایر حوزه های جنگ، تحمیل اراده یک دولت یا چندین دولت بر دولت دیگر است که این تعریف با یکی از اجزای اصلی تعریف کلازویتس از جنگ مطابقت دارد: ... یک عمل خشونت آمیز با هدف وادار کردن حریف به عمل مطابق اراده ما)فون کلازویتس، (1968 طبق نظر کلازویتس جنگ برای هدف درجه دوم انجام می شود. صرفا برای ارتکاب خشونت مبادرت به جنگ نمی کنند بلکه برای تحمیل اراده خود بر کشورهای دیگر وارد جنگ می شوند. 

از جنگ شناختی به عنوان بعد سوم جنگ یاد می شود. دو بعد دیگر عبارت اند از: فیزیکی و سایبری. گسترش روز افزون استفاده از رسانه های اجتماعی، شبکه های اجتماعی، پیام رسان های اجتماعی و فناوری های تلفن همراه باعث شکل گیری حوزه ی جدیدی با عنوان جنگ شناختی شده است. در جنگ شناختی ذهن انسان به میدان نبرد تبدیل می شود. هدف اصلی در جنگ شناختی این است که نه تنها آن چه را که مردم به آن فکر می کنند بلکه نحوه تفکر و عمل آن ها نیز تغییر کند.

جنگ شناختی تهدیدات بسیاری را برای کشورهای هدف به وجود می آورد از جمله: تجزیه، شکسته شدن و تکه تکه شدن جامعه، از بین رفتن اراده جمعی برای مقاومت در برابر دشمن و نهایتا پذیرش سلطه کامل بدون زور یا اجبار عینی. اهداف جنگ شناختی می تواند هم کوتاه مدت باشد و هم میان مدت و هم استراتژیک و بلند مدت. مثلا در کوتاه مدت هدف جنگ شناختی می تواند جلوگیری از انجام یک مانور نظامی برنامه ریزی شده یا تغییر یک سیاست باشد. اهداف بلند مدت جنگ شناختی هم مثلا برهم زدن جامعه یا همبستگی از طریق ایجاد شک و تردید در مورد حکومت، سرنگونی فرایندهای دموکراتیک، برانگیختن اغتشاشات مدنی یا تحریک جنبش های جدایی طلبانه باشد.

جنگ شناختی توانایی های سایبری، اطلاعاتی، روانشناختی و مهندسی اجتماعی را برای دستیابی به اهداف خود ادغام می کند. از اینترنت و شبکه های اجتماعی برای هدف قرار دادن افراد بانفوذ مثل روحانیون و متنفذین سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، گروه های خاص مثل بسیج و شهروندان همسو با حکومت به صورت سریالی و انتخابی در یک جامعه استفاده می کند. ابزارهای جنگ شناختی بیشتر شامل ایجاد شک، معرفی روایت های متضاد، قطبی کردن افکار، رادیکال کردن گروه ها است که می تواند یک جامعه منسجم را از هم گسیخته و متلاشی کند.

 

میدان جنگ شناختی

مبارزه در محیط شناختی مستقیما بر مغز تاثیر می گذارد. مغز به عنوان موتور شناخت می تواند به میدان اصلی جنگ آینده تبدیل شود. کنترل مغز کلید نبرد در حیاتی ترین حوزه شناختی جنگ آینده است.

گائو یون فی معتقد است که تفاوت جنگ شناختی با جنگ علمی و اطلاعاتی این است که جنگ شناختی تجسم کامل ایده شکست دشمن بدون جنگ است. چی جیانگو معاون سابق ستاد ارتش چین معتقد است که در جنگ های اینده کسانی که حوزه شناختی مخالفان خود را کنترل می کنند می توانند بدون جنگ آن ها را تحت سلطه خود درآورند. کشورهایی که در حوزه نسل جدید فناوری های هوش مصنوعی دست بالا را به دست می آورند می توانند جزء حیاتی امنیت ملی را کنترل کنند؛ یعنی شناخت انسان. در متن برگرفته از مطالعه ناتو آمده است که مغز میدان نبرد در قرن 21 خواهد بود و انسان ها حوزه مورد بحث هستند. درگیریهای آینده احتمالا به صورت دیجیتالی و سپس فیزیکی در نزدیکی مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی بین مردم رخ خواهد داد.

با تسلیحاتی شدن حوزه شناختی توسط کشورهای مختلف چالش های متعددی به وجود آمده است. جنگ شناختی نشانه دور شدن از برابری نظامی متعارف و گسترش جنگ است. عصر سفارشی سازی انبوه شیوه های مختلف ارتباطات و اطلاعات آنلاین آغاز شده است. در این محیط جنگ شناختی با استفاده از بسترهای مختلف از جمله رسانه های اجتماعی اجرا می شود جایی که می توان پیام ها، باورها، دیدگاهها و روایت ها را تحت تاثیر قرار داد، متقاعد کرد و برای مزیت های شناختی تغییر کاربری داد بدون آن که نیاز به توسل به زور یا اجبار اشکار باشد

 

 

۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۲۸