پژوهش هامطالعاتخرده‌فرهنگ‌ها، مشارکت و وفاق اجتماعى

خرده‌فرهنگ‌ها، مشارکت و وفاق اجتماعى

 افروغ، عماد . ۱۳۷۹ . خرده‌فرهنگ‌ها، مشارکت و وفاق اجتماعى، بخشى از کتابفرهنگ، سیاست و توسعه در ایران امروز . تهران : نشر دال، صص : ۵۰ـ۳۳ .

چکیده :  موضوع فوق بیانگر و یادآور مجادله ستیزگرایان و نظمگرایان است . چون محور اصلى مقاله خرده فرهنگ غیرمعارض از یکسو و ثبات و تداوم نظام اجتماعى از سوى دیگر است، در پاسخ به موضوع مقاله عمدتاً پارادایم نظمگرا انتخاب شد . با استناد به سه فرایند عمومىموردنظر جامعهشناسان نظمگرا، یعنى فرایندهاى تجمع، تمایزیافتگى و انسجام،   خردهفرهنگها در ذیل فرایند تمایز یافتگى، وحدت نمادین یا وفاق اجتماعى در ذیلفرایند انسجام مورد بررسى قرار گرفت .

بر پایه دو فرایند تمایز یافتگى و انسجام، دامنه گروهبندىهاى اجتماعى از گروهبندىهاى جنسى، سنى، شغلى، نژادى، قومىو مذهبى و گروههاى فرعى ناشى از کنش متقابل و ساختهاى شبکهاى تا گروهبندىهاى عمودى ناشى از دستیابىهاىمختلف به منابع کمیاب نابرابرى؛ یعنى ثروت )طبقات اجتماعى ( ، قدرت )احزاب یا گروههاى قدرت ( و منزلت )گروههاى منزلت ( در نوسان است و وحدت نمادین نیز بر اساسجهانبینى مشترک با وفاق حول نمادهاى توصیفى و هستىشناختى، ارزشهاى مشترکیا وفاق، حول بایدها و نبایدها و مفاهیمى از قبیل خوبى و بدى، درستى ونادرستى و وفاقحول نمادهاى مربوط به ایجاد نظم رفتارى در جامعه تعریف شد . بعد از مرور بر دیدگاههاى مطرح شده در خصوص عوامل مؤثر بر وقوع اختلال نمادین و گزینش عواملمؤثر بر اختلال نمادین بعد از شکلگیرى اجتنابناپذیر گروهها و خردهفرهنگهاى متناظر و نقادى این عوامل و همچنین راهحلهاى مطرح شده، ضمن اولویتبندى عوامل مذکور،   مهمترین عامل را با توجه به شرایط تاریخى ـ اجتماعى ایران، ساخت تاریخى و متمرکز شیوه حکومتدارى در ایران مىداند که قهراً روى نحوه نگاه، دستهبندى و برنامهریزىفرهنگى تأثیرى تعیین کننده دارد .

بنابراین، در این مقاله راهحل اساسى در تلطیف و تحدید ساختسیاسى متمرکز و مفهومى کلیدى و اساسى به نام مشارکت )در ابعاد فرهنگى، سیاسى و اقتصادى و سطوحتصمیمگیرى، نظارت و اجرا ( پیشنهاد شده است . بىتوجهى به مشارکت اجتماعى ـ قانونىو در نتیجه تقویت وفاق سیاسى و بىاعتمادى روز افزون بین دولت و ملت به واکنشطبیعى و سیاسى گروههاى مطرود از صف سیاست مىانجامد . واکنشهاى منفى اینگروهها، نمادهاى مشترک و مورد توافق آنها را نیز در بر خواهد گرفت و به تدریج زمینهبراى پذیرش نمادهاى فرهنگى بیگانه با زمینههاى فرهنگى و اجتماعى یک جامعه فراهممىشود و این به معناى ایجاد زمینه مناسب براى تهاجم فرهنگى و تأثیر عامل بمباراننمادین بیگانه است