پژوهش هاپایان نامه های حمایت شدهبررسی جامعه شناختی تصویر زن در فرهنگ ایران

بررسی جامعه شناختی تصویر زن در فرهنگ ایران

لقمانیان، زهرا. بررسی جامعه شناختی تصویر زن در فرهنگ ایران. . پایان نامه دوره کارشناسی ارشد پزوهشگری علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد دانشگاه الزهرا، 1380 ، 254 ص .

چکیده :

در رساله حاضر، محقق درصدد شناسایی تشخصف اعتبار، هویت و منزلت اجتماعی زن در قاموس و فرهنگ ایران بوده است. در پی مطالعات و مصاحبه های اکتشافی که طی آن از افراد خواسته شد زن را تعریف و توصیف کنند، وجود نابرابری جنسیتی در جامعه، و به تبع آن نظام ارزشی خاصی که حکایت از طرز تلقی های منفی نسبت به زن داشت، آشکار گشت.

انگیزه محقق از پرداختن به شناخت موقعیت و منزلت زن در قاموس ایران آن است که می خواهد به رازگشایی فرهنگ مرز و بوم این سرزمین بپردازد. زیرا گفته می شود زن یک یاز چند کلید رازگشایی فرهنگ هر قوم و ملت است. پس از شناخت پایگاه و اعتبار زن در قاموس این سرزمین به علل مؤثر در پدید آوردن وضع موجود پرداخته شده است، تا شاید بتوان یکی از هزاران مسأله موجود درجامعه در مورد نیمی از جمعیت انسانی را شناسایی کرده و به چاره اندیشی پرداخت. به عبارت بهتر در این مقوله نظری با بررسی نگرش ها که ریشه در ایام کهن دارند، به تحولات و تطورات گذشته زنان نظری می افکنیم تا حال را درک و آینده را پیش بینی کنیم. می خواهیم با توجه به امتیازاتی که مردان در عصر و جامعه ما دارند، وضعیت زنان را ارزیابی کنیم که البته اتخاذ چنین تصمیمی متضمن طرد رفتار مردسالاری است.

از آن جا که کار علم، توصیف، تبیین و در مرحله پایانی پیش بینی است، لذا پژوهش گر پس از ذکر کلیات، در بخش دوم به توصیف جایگاه زن در جوامع مختلف از جمله ایران از ایام کهن تا حال پرداخته است. در بخش سوم، تئوری ها و فرضیات و در بخش چهارم، روش تحقیق مطرح گردیده و در بخش واپسین فرضیات آزمون شدند، یعنی به دو مرحله تبیین و پیش بینی پرداخته شد. به منظور اثبات وجود یا عدم وجود نابرابری جنسیتی در ایران، فرضیه ای در سطح کلان و با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر نگرش های منفی در خصوص زن در جامعه، فرضیاتی در سطح خرد عنوان و مورد سنجش قرار گرفتند. فرضیه کلان (وجود نابرابری جنسیتی در ایران) و کلیه فرضیات در سطح خرد (عوامل اجتماعی - فرهنگی، عدم مشارکت زنان ، عدم استقلال مالی آنها و نابرابری جنسی، به عبارت دیگر عوامل مشارکت اجتماعی زنان، عدم استقلال مالی آنها و نابرابری جنسی، به عبارت دیگر عوامل زیستی و بیولوژیکی متفاوت دو جنس به عنوان علل مؤثر بر ایجاد و قوام تصورات منفی نسبت به زن) تأیید شدند. تنها عامل عدم ارزش گذاری اقتصادی کارزن به عنوان فاکتور مؤثر بر طرز تلقی موجود نسبت به زن رد شد.