چند کلمهای تقدیم به حسینیه معلی
-
علیرضا معاف
۱۴۰۱/۰۵/۱۷
🔹 یکم #حسینیه_معلی امتداد رسانهای گعده-روضههای خودمانی مادحین است در اتاق پشتی هیات یا منزل یکدیگر، که به صَرف شعر و اشک، برادرانه آغوش در آغوش یکدیگر مینشینند و به پای غم سیدالشهداء علیهالسلام میگریند و میسوزند. این برنامه بیش از آنکه خلاقیتی مبتنی بر فناوری نرم گاتتلنتها باشد، خلاقیتی در دل همان رسم قدیمی دلنشین است که البته در امتداد یافتن رسانهایاش نیمنگاهی حکیمانه به گاتتلنتها داشته است؛ فیالمثل یک جلوه حکمتش در گزینش عناصر، حذف عنصر رقابت است.
🔹 دوم "دانش" به معنای "چیستی" را شاید بتوان الگوریتمیک تولید کرد، اما "فناوری" به معنای "چگونگی" اساسا رابطه تولیدی با مبانی توصیفی و هنجاریاش ندارد، بلکه مبتنی بر خلاقیت شکل میگیرد. خلاقیت عنصر کلیدی در تولید فناوری نرم است. از سوی دیگر، خلاقیت محتاج ریسک و خطر کردن است و بنابراین، توسعه فناوریهای نرم فرهنگی بدون دل به دریا زدن و خطر کردن ممکن نیست. بسیاری از پدیدههای درخشان فرهنگی، با این درجه از احتیاط پیرمردی ما اساساً در نطفه باید خفه میشدند.
🔹 سوم فناوری در زمین خالی به عمل نمیآید. هر فناوری نرم فرهنگی پا بر شانه دهها فناوری نرم اجتماعی دیگر، بستر فرهنگی خودش و دهها ایده خلاقانه پیشینی میگذارد و بالا میرود. اعلم الناس من جمع علم الناس الی علمه. عالمترین افراد کسی است که علم مردم را جمع کند و به علم خودش ضمیمه کند. یک توسعه بزرگ در حوزه دانش یا فناوری، حاصل یک جرقه کوچک توسط من است که در سوخت دانش و فناوری دیگران زده میشود؛ مثلا همین ضمیمه کردن استیج گاتتلنت به اتاق پشتی هیات. میشود یا نمیشود؟ در میآید یا نه؟ باید خطر کرد تا فهمید.
🔹 چهارم حاجآقای محمدی نکات دقیقی نوشتهاند در باب اینکه نباید اسیر کلیشه قدیمی "فرم، لابشرط نیست" شد. بله، بحثهای کلاسیک را باید شنید ولی نباید اسیرشان شد. میتوانم چند صفحه برایتان از بحث "ارتباطات آیینی/ ritual" بگویم و اینکه چرا قاب تلویزیون، نمیتواند کارکرد مجلس روضه را داشته باشد، ولی یک اتفاق و خلاقیت عینی به ما میگوید که خیر، اتفاقا تا حدی میشود!
و اضافه میکنم: حتی با فرض پذیرش وجوه "تهدید" یک فرم، فرم گاهی به لسان قوم و جزئی از دستگاه ارتباطی آشنای مخاطب تبدیل میشود و لذا وجوه "فرصت" جدی نیز دارد که با کسر و انکسار، بر وجوه تهدید آن غلبه دارد.
🔹 پنجم فرم، محتوا و شکل اجرا همگی عناصر تحلیلی هستند که یک کل را میسازند. تجزیه کل به این عناصر، یک روش تحلیل است، اما خود کل را هم باید لحاظ کرد، خصوصا از دریچه حس و دریافت مخاطب از آن. و اصل ماجرا هم همین است. #حسینیه_معلی خوب از آب درآمده و اصل ماجرا همین است. به گمانم علتش البته فقط این سطوح ظاهری نیست. اگر با مادحین دیگری برگزار میشد، اگر حامد سلطانی مجریاش نبود، اگر آدمهای دیگری با نیتهای دیگری بودند، شاید اتفاق دیگری رقم میخورد که هم ایده خودش و هم فناوری نرمی که تولید کرده را به زمین میکوبید. اصل ماجرا همان وجوه غیرملموس و برکت سیدالشهداء علیهالسلام است که معمولا در رادار تحلیل ما نیست. این خانواده خاک را به نظر کیمیا میکنند و از سیئه حسنه میسازند و ما نشستهایم از تحمیل اقتضائات فرم صحبت میکنیم؟