چگونگی اعتلای "وجدان کار" و "انضباط اجتماعی"
مصوب 1373/3/2 شورای فرهنگ عمومی
بنا بر رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... خامنهای مدظله العالی در پیام نوروزی 1373 درباره وجدان کار و انضباط اجتماعی شورای فرهنگ عمومی کشور بحث درباره چگونگی اجرای منویات معظم له را در دستور کار خود قرار داد و پس از بحث و بررسی در جلسههای 181، 182، 183، 185 مورخ 15/1/73، 22/1/73، 5/2/73 و 2/3/73 مصوبه چگونگی اعتلای وجدان کار و انضباط اجتماعی را تهیه و جهت اظهار نظر به دستگاهها و سازمانها ارسال گردید که پس از اخذ نقطه نظرات آنان جمعبندی نهایی صورت گرفته و بدین شرح به تصویب رسید:
مقدمه
وجدان کاری
اگرچه وجدان توسط فلاسفه، روانشناسان و نویسندگان ازدیدگاهها و زوایای مختلف تعریف شده است، شاید بتوان نظریات ارائه شده را جمعبندی و تعاریف زیر را بهدست آورد:
1 ـ وجدان عبارت است از آگاهی به من یا آگاهی به شخصیت
2 ـ احراز شخصیت و هر گونه پدیدهای که در درون انسان انجام میگیرد اگر به طور خودآگاه بوده باشد میتوان گفت انسان از فعالیت وجدانی بهرهمند است.
3 ـ هر پدیدهای که در درون ما استقرار پیدا میکند، در واقع ما به آن حقیقت وجدان داریم؛ یعنی آن را دریافتهایم خواه این حقیقت به صورت واحدهای مفرد یا قضایای مرکب باشد.
4 ـ اگر شخصیت انسانی برای خود یک ایدهآل تشخیص داده و در رسیدن به آن ایدهآل عامل محرک درونی داشته باشد این عامل درونی وجدان نامیده میشود.
با توجه به مطالب فوق میتوان وجدان کار را صفت و حالتی دانست که تحت شرایطی خاص و بر اثر عوامل مختلفی از افراد جامعه پدید میآید، به طوری که افراد جامعه ضمن احساس مسئولیت شدید سعی میکنند تا وظایف و کارهای محوله را به بهترین وجه و به طور دقیق و کامل و با رعایت اصول بهینهسازی انجام دهند. وجدان کاری زمانی تجلی مییابد که افراد یک جامعه از امنیت اجتماعی ـ اقتصادی شغلی برخوردار بوده و در عین حال از خود و شخصیت خود نیز آگاهی داشته باشند.
انضباط اجتماعی
هیچ جامعهای بدون نظم و انضباط اجتماعی قادر به تعالی نیست. هر جامعهای برای خود یک نظم و ترتیب و نهایتاً انضباط خاص اجتماعی دارد. چه در غیر این صورت نمیتواند امورات مختلف خود را برطرف سازد. اساساً وظیفه فرهنگ جامعه، نهادهای اجتماعی جامعه و به طور کلی خود جامعه همگن و همنوا و همسان نمودن رفتارهای اجتماعی برای تأمین نیازهای اجتماعی از طریق تعیین الگوهای رفتاری میباشد. انضباط اجتماعی چیزی نیست که صرفاً جنبه اکتسابی داشته باشد بلکه بیشتر جنبه درونی دارد یعنی فرد از ورود به خانواده تا خارج شدن از مکانیسمهای مختلف اجتماعی و ایفای نقشهای اجتماعی در میادین مختلف، همواره در معرض درونی شدن ارزشها، باورها، اعتقادات، آداب و رسوم، قوانین و ضوابط، رفتارها و الگوهای رفتار اجتماعی، دانشها و معرفتهای مختلف مورد قبول جهانبینی و فرهنگ کلی حاکم بر آن جامعه است. بنابراین، رفتاری که از او صادر میشود از آن خود میداند و علامت سؤالی از سوی او نسبت به رفتارهایش ایجاد نمیشود. مجموعه رفتارهای فرد در قالب الگوهای خاصی انجام میگیرد و این الگوها نیز تنها و تنها از طریق جامعه به ویژه نهادهای اجتماعی و سازمانها و گروههای اجتماعی تعیین میگردند.
انضباط اجتماعی چیزی جز همان مجموعه الگوهای رفتاری فرد در جامعه نیست. بنابراین برای محقق شدن بهتر آن و یا جلوگیری از بیانضباطی اجتماعی لازم است به نهادهای اجتماع و عناصر تشکیل دهنده آن و به طور کلی خود جامعه رجوع کرد. بی تردید توفیق هر جامعه انسانی در رسیدن به خواستههایش تنها و تنها در گرو تأمین این دو واژه وجدان کار و انضباط اجتماعی است.
نظم و انضباط مقولهای است که میتوان آن را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار داد. میتوان گفت برای این که دو مقوله وجدان کار و انضباط اجتماعی به صورت هنجارهای فردی و اجتماعی مطرح شوند، میبایست در ذهن و روان جامعه به صورت درونی و عاطفی مطرح گردند. علیهذا تأکید مستقیم در تبلیغ این دو مطلب از درونی شدن آن خواهد کاست، بنابراین تبلیغ این دو ویژگی را میتوان غیرمستقیم نیز انجام داد. جدای این مباحث دو دیدگاه زیر نیز قابل تعمق است:
1 ـ نظم فردی
2 ـ عمل نمودن تحت ضوابط اجتماعی
نظم فردی در شرایطی مفید و با ارزش تلقی میگردد که به طریقی با نظم اجتماعی هماهنگی داشته باشد. زیرا در غیر این صورت همین نظم پس از مدت کوتاهی خود به عامل منفی و ضد نظم تبدیل خواهد شد. یک نهاد یا سازمان منظم اگر هم در محدوده فعالیت خود موفقیت نسبی به دست آورده باشد در صورت عدم هماهنگی کامل با نظم اجتماعی در نهایت محکوم به شکست است.
به طور کلی میتوان گفت:
الف) نظم فردی جزو شرایط لازم برای نظم اجتماعی است. تا زمانی که نظم فردی وجود نداشته باشد، نیل به نظم اجتماعی میسر نیست.
ب) نظم فردی به عواملی از قبیل آموزشهای اولیه در خانواده، آموزشهای اجتماعی، میزان آگاهی فرد از اهداف اجتماعی و آگاهی وی از اثرات این نظم بر زندگی وی و همچنین خصوصیات روانی وی بستگی دارد.
ج) اگرچه یک رهبریت قوی در جامعه میتواند همه افراد یا نهادهایی را که دارای نظم فردی هستند به یک مسیر هماهنگ (نظم اجتماعی) جهت رسیدن به اهداف هدایت نماید؛ اما اجزایی که فاقد نظم باشند، موجبات تضعیف این هماهنگی را فراهم میآورند.
د) جامعه نمیتواند از مسیر حرکت و تعالی خود بهدلیل بینظمی تعداد اندکی از ارکان (افراد) باز ایستد و در عین حال نمیتواند بخشی از نیروهای خود را به دلیل بینظمی کنار بگذارد.
هـ ) حاکم شدن نظم و انضباط اجتماعی نه تنها به خودی خود عامل و محرک خوبی برای افزایش بهرهوری در دستگاههاست بلکه بهترین سرمشق برای نسل آینده است که در جریان یک آموزش غیرمستقیم و بسیار مؤثر قرار میگیرند.
در اینجا بایستی گفت که پرداختن به عوامل و جنبههای کلی موضوع وجدان کار و انضباط اجتماعی متضمن برنامهریزیهای کلان کشوری، تعیین سیاستهای اجرایی و مشخص نمودن راهبردهای علمی در تقویت وجدان کار و انضباط اجتماعی میباشد. باید از نتایج انجام یک تحقیق عملی برای تعیین میزان وجدان کار و انضباط اجتماعی در جامعه کنونی و شناخت علل کاهش و افزایش آن در تدوین یک برنامه آموزشی برای جامعه استفاده کرد. صدا و سیما، سخنوران مذهبی و علمای دین، آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن اولیا و مربیان میتوانند به عنوان مجریان این برنامه آموزشی نقش مهمی را عهدهدار شوند. بدیهی است ایجاد هماهنگی نظامدار نهادهای تربیتی، اجتماعی از سطح خانه تا مدرسه و از مدرسه تا ارگانهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و ... جامعه مستلزم تغییرات ساختاری در برنامهها میباشد که به نظر میرسد چنین تحولی به لحاظ پیچیدگی کنترل متغیرهای مربوط بسیار دشوار باشد. پیشنهاد میشود نمایندگان هر یک از وزارتخانهها بر اساس سرفصلها و چهارچوبهای تعیین شده در جهت جستجوی راهبردهای عملی تحقق اهداف اشاره شده در مصوبه شورا، نشست مشترکی داشته باشند، تا به لحاظ کارشناسی به راه حلهای عملی اشاره شود.
طبیعی است که در شکلگیری و تقویت این وضعیت و یا تضعیف و محو آن، عوامل و مسائل گوناگونی دستاندرکار خواهند بود، مهمترین این عوامل را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
1. محور مسائل مدیریتی و سازمانی
2. محور مسائل نهادی(اجتماعی ـ فرهنگی) و شخصیتی
3. محور مسائل اقتصادی و مالی
4. محور مسائل آموزشی
5. محور مسائل خانوادگی و خویشاوندی
6. محور مسائل ارتباطات و اطلاع رسانی
7. محور مسائل حقوقی و قانونی
مسائل وابسته به هر یک از محورها به این شرح ارائه میشود:
1 ـ مسائل مدیریتی و سازمانی
1-1- مدیر باید دارای تقوی و تعهد و تجربه و تخصص و تحصیلات کافی باشد و ضمن داشتن سایر شرایط لازم برای مدیریت به تحقق اهداف سازمان متبوع و پیشرفت جامعه خود پایبند باشد.
1-2- در قلمرو اداری و سازمانی سه دسته عوامل قابل ذکر است:
اول: عواملی که در ایجاد و توسعه وجدان کاری افراد و در علاقهمندی و تعهد آنها نسبت به اهداف سازمان و شغل مورد نظر مؤثر میباشد. مهمترین این دسته از عوامل عبارتند از:
الف) ارجاع پستها و مشاغل سازمانی به افراد متناسب با روحیات و تواناییهای آنها
ب) ارج گذاری به شغل افراد و شخصیت شاغل آن(منزلت شغلی)
ج) فراهم آوردن موجبات لازم برای تشریک مساعی اعضای سازمان در تصمیمگیریها
د) آموزش فرهنگ کار در افراد(که بایستی بنیانهای اعتقادی آن از خانواده و سایر نهادهای جامعه پایهریزی گردد)
هـ ) تدوین سیستم ارزشیابی علمی و دقیق و اعمال بدون تبعیض آن در سازمان و ارتباط دادن کلیه امتیازات سازمانی به نتایج ارزشیابی
و) رفع نیازمندیهای مادی و رفاهی کارکنان میتواند بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی افراد مؤثر باشد.
ز) مدیران اداری و اجرایی در سطوح مختلف اداری و خدماتی با استفاده از روشهای نوین مدیریت و با بهرهگیری از همفکری با کارکنان و شرکت دادن آنها در تصمیمگیریهای مربوط به سازمان و ارزشگذاری به انتقادات و پیشنهادات کارکنان، میتوانند از نیروی انسانی موجود حداکثر استفاده را کنند. این موضوع ضمن این که معضلات و ضعفهای یک مجموعه را مرتفع میکند، در تقویت روحیه تلاش و احساس مسئولیت بیشتر، آنان را به وجدان کاری نزدیکتر مینماید. مدیریت مستبدانه و انجام کارها به صورت محرمانه کارکنان را از همراهی و همفکری با مدیر و سازمان وابسته باز میدارد.
دوم: عواملی که انضباط اجتماعی را در سازمان تحکیم میبخشند به طور کلی عبارتند از:
الف) تدوین مقررات، روشها، ضوابط و دستورالعملهای اداری و سازمانی که با هنجارها و ارزشهای اجتماعی افراد و گروهها هماهنگی و همخوانی داشته باشد.
ب) اعمال بدون تبعیض مقررات در جهت مشروعیت بخشیدن به آن
سوم: آن دسته از عواملی که مدیریت سازمانها لازم است، در اعمال مدیریت صحیح و کاربرد درست عوامل یاد شده در فوق بدان مجهز باشند و توانائیهایی که موقعیت مدیران را تضمین میکند به طور کلی عبارتند از:
الف) تواناییهای فنی که مترادف است با توانایی کاربرد دانش، روشها و تکنیکهای خاص انجام کار بخصوص در سرپرستان و مدیران اجرایی
ب) توانائیهای ادراکی به معنای قدرت درک کلیت سازمان و توانایی درک همه جانبه اهداف و انتظارات سازمان و مهارت در به کارگیری افراد در مشاغلی که در خدمت اهداف سازمان و متناسب با تواناییهای آنها باشد.
ج) تواناییهای انسانی که این ویژگی به عنوان مهمترین و کارسازترین عنصر مدیریت شامل مجموعه مهارتهایی است که مدیر را در درک درست از نیروی انسانی شاغل و ایجاد روابط انسانی با مجموعه مزبور بر پایه مناسبات اخلاقی و انسانی، رهبری و هدایت صحیح آنها از طریق نفوذ در شخصیت افراد، شناخت تواناییها و ضعفهای آنها و سازماندهی مناسب کار یاری میرساند.
1-3- هر سازمان (اداری و یا غیراداری) باید عقلایی و منطقی عمل کرده و اعضای آن سلسله مراتب را رعایت کنند و نیز آن سازمان باید از نیروی انسانی کمی و کیفی مطلوب به حد کافی برخوردار و مرجع تصمیمگیرنده آن مشخص باشد.
1-4- محیط کار و فعالیت افراد باید دارای امکانات رفاهی و لوازم ضروری(میز و صندلی، نور، صدا، حرارت، ....) و نیز محیط اجتماعی(روابط متقابل بین مدیر و کارکنان و کارکنان با یکدیگر) دوستانه و صمیمی باشد.
1-5- باید روشهای دقیق و معتبری برای ارزشیابی عملکرد مدیران و کارکنان بر حسب تخصص، تجربه، تحصیلات، نوع کار و اهمیت آن در نمودار سازمانی و ... اعمال کرد و بر این اساس برای تشویق یا توبیخ افراد تصمیم گرفت. همچنین باید روشهای موجود برای ارزشیابی عملکرد را با نظریهها و اطلاعات علمی جدید، منطبق کرد.
1-6- بر پایه روشهای دقیق علمی، لازم است تا توانائیها و میزان علائق مدیران و کارکنان را مورد اندازهگیری قرار داد. همچنین قبل از بکار گیری افراد در مشاغل مختلف، لازم است از آنها آزمایشهای شخصیتی و حرفهای(علمی ـ تخصصی) به عمل آید تا مشخص شود در چه شغلی کارآیی و علاقه بیشتری دارند.
1-7- به منظور تشویق افراد فعال و خلاق و تنبیه و توبیخ افراد تنبل و کم کار، باید از روشهای خاصی، که مبتنی بر آخرین اطلاعات علمی است و با شرایط فرهنگی جامعه نیز همخوانی کند، استفاده کرد. پاداشهای مادی و معنوی، ارضای نیازهای روحی و اجتماعی افراد میتواند در این راه مؤثر واقع شود.
1-8- مدیران و کارکنان سازمانها، برای همگامی با تحولات اقتصادی ـ اجتماعی و آشنایی بیشتر با توسعه علوم و فنون لازم است آموزش ضمن خدمت ببینند و با استفاده از جزوهها و کتب علمی، اطلاعات خود را با تحولات جهانی همگام کنند. همراه نبودن با علوم و فنون روز، رکود سازمان و نیروی انسانی آن را به همراه خواهد داشت.
9-1- در مسائل مدیریتی و سازمانی در نظر گرفتن مسائل زیر نیز جزء ضروریات است:
الف) آراسته شدن مدیران به فضائل اخلاقی و پرهیز از تجملگرایی
ب) ایجاد امنیت شغلی و تعویض به جا و شایسته بر اساس ضوابط و نه روابط
ج) همسویی رشته تخصصی مدیران با مسئولیت آنان
د) پرهیز از تعدد مشاغل از سوی مدیران
هـ ) انتخاب و انتصاب مدیران از افراد آن مجموعه جهت آشنایی و تسلط بر معضلات و مشکلات
1-10- لازم است که شرح وظایف مدیران و کارکنان هر بخش دقیق و روشن بوده و تقسیم کار به صورت منظم انجام گرفته تا از تداخل کاری و لاینحل ماندن بعضی از امور جلوگیری شود.
2 ـ عوامل نهادی(اجتماعی ـ فرهنگی) و شخصیتی
عوامل مؤثر بر وجدان کار و انضباط اجتماعی:
1-2- فرهنگ جامعه(فرهنگ عمومی، خرده فرهنگهای قومی و شغلی و زبانی، فرهنگ علمی و فنی) به عنوان پیوند دهنده فعالیتهای افراد و سازمانها با یکدیگر، میتواند در افزایش و یا کاهش میزان فعالیتها و خلاقیتها، میزان مسئولیتپذیری و وجدان کاری افراد مؤثر واقع شود.
2-2- در فرهنگ جامعه باید عناصری را که حامی بالقوه رشد و افزایش وجدان کار در افراد میشود شناسایی و رواج داد. از سوی دیگر عواملی که در انجام فعالیتهای مطلوب مانع ایجاد میکنند پس از شناسایی کنار زد.
3-2- وجود روحیه جمعنگری در افراد و داشتن بینش اجتماعی(رعایت حقوق دیگران، احترام به نظم و قانون ، اولویت دادن به مصالح جمعی و گروهی و ...) با شاخصهای ویژه خود، میتواند در افزایش وجدان کاری افراد مؤثر واقع شود.
4-2- افراد در محیط کار، روابط چهره به چهره و بیواسطهای با همکارانشان دارند، مسلماً پیامهای رد و بدل شده در این فرایند ارتباطی، میتواند نوساناتی را در وجدان کار ایجاد کند(چشم و همچشمیها، تقلید از یکدیگر و)...
5-2- جریانات و رویدادهای سیاسی داخلی و خارجی(روند رشد و توسعه کشورهای جهان، جنگها و آشوبهای بینالمللی و ملی، عملکرد مسئولین کشور در ردههای مختلف، وضعیت مطبوعات و احزاب، و ...) میتواند در روحیه و وجدان کار افراد مؤثر واقع شود.
6-2- نزدیکتر شدن مردم به ارزشهای مذهبی و انقلابی میتواند از آنها افرادی مسئولیتپذیر ساخته و وجدان کار آنها را تقویت کند.
7-2- مدیران و کارکنان باید از شخصیت بارز اخلاقی و اعتماد به نفس کافی برخوردار بوده تا با اتکا به این سرمایههای معنوی، وظایف محوله را به تمام و کمال انجام دهند.
8-2- شناخت اهمیت و حرمت کار و همچنین انگیزههای پرداختن به آن، برای شاغلان ضروری است. همین طور برای حسن جریان فعالیتها و دقت در انجام امور پیروی از اصول شرح وظایف سازمانی هم برای مدیران و هم برای کارکنان لازم است.
9-2- هماهنگ بودن پرداخت دستمزد کارکنان و مدیران با دیگر سازمانهای دولتی و خصوصی مانع عذاب وجدان و عامل مؤثر در وجدان کاری و انضباط اجتماعی افراد است.
10-2- از دیگر عوامل مؤثر در رشد وجدان کاری و انضباط اجتماعی در جامعه میتوان عوامل ذیل را بیان کرد:
الف) همیاری، همکاری و تعاضد اجتماعی در امر کمک به مظلومان جامعه
ب) تمرکززدایی و جلوگیری از تراکم انبوه جمعیت در یک منطقه
ج) اجرای سیاست بحث آزاد و همفکری اقشار مردم در حل معضلات اجتماعی
د) از بین بردن فاصله طبقاتی و تبعیضهای اجتماعی
هـ ) پرکردن خلأهای موجود در اجتماع با ارائه برنامهها و طرحهای دقیق
و) ارائه الگوهای صحیح در رفتار اجتماعی و شناساندن عوامل تباهی و فساد در جامعه
ز) گسترش نظارت اجتماعی، مردم بر مردم، مردم بر مسئولین و بالعکس با رعایت انضباط اجتماعی و شرعی
ح) طرد افکار و فلسفههایی که به نحوی زمینه را برای استعباد فکری و استثمار و بیارزشی انسان فراهم میسازد.
ط) کنترل و ارزیابی و پاک سازی آداب و رسوم، شعائر و مناسک، سنن و عرف در جامعه و هدفدار کردن آنها
راهکارهای اجرایی در مورد وجدان کار و انضباط اجتماعی:
11-2- باورهای مذهبی و عقاید دینی میتوانند افراد مؤمن را در انجام کار و فعالیتهای بایسته هدایت کنند.
12-2- مراکز فرهنگی و هنری موجود در کشور با برخورداری از ویژگیهای شایسته یک مرکز فرهنگی و هنری، میتوانند با تولید آثار فرهنگی و هنری، افراد جامعه را به خلاقیت و داشتن وجدان کار تشویق کنند.
13-2- بین توقعات مادی و معنوی افراد جامعه با میزان وجدان کار آنها همبستگی وجود دارد. با کاهش میزان توقعات مادی و در مقابل افزایش رضایت حاصل از بهرهمندیهای معنوی میتوان افراد را به میل و اشتیاق بیشتر در جهت ارائه خدمات به اجتماع سوق داده و وجدان کار را در آنها تقویت کرد.
14-2- پیروی از نخبگان میتواند افراد را در نیل به خواستهای اجتماعی رهنمون کند. مدیران و کارکنان آنها باید این گونه شخصیتهای نمونه را بشناسند تا از این طریق، این نخبگان اسوههای افراد مسئولیت پذیر و دارنده وجدان کار شوند.
15-2- مشخص کردن پایگاه اجتماعی و فرهنگی اشخاص که در شبکه روابط اجتماعی نقشهای مختلفی دارند و نیز در درون سازمان خود منشأ خدمات برجستهای هستند، میتواند شناخت متقابلی بین افراد و جامعه به وجود آورد و افراد را به تحرک بیشتر در جهت ارتقای منزلت اجتماعی و افزایش وجدان کار ترغیب کند.
16-2- سرمایهگذاری دستگاهها در نشر و توزیع کتب ارزندهای که ضمن داشتن سنخیت با روحیات و سلائق کارمندان موجب تعالی و رشد فرهنگی و علمی کارکنان شود.
17-2- استفاده از مدیران با توانائیهای فرهنگی اسلامی یکی از راههای اجرایی جهت رشد و اعتلای وجدان کار و انضباط اجتماعی است.
3 ـ عوامل اقتصادی و مالی
عوامل مؤثر بر وجدان کار و انضباط اجتماعی:
1-3- میزان درآمد متناسب بامسئولیت افراد و چگونگی وجدان کار آنها به هم ارتباط دارد.
2-3- گرانی هزینه زندگی و بالا بودن نرخ تورم، بیشتر افراد طبقه متوسط و پایین جامعه را به اشتغالات مختلف سوق میدهد و بدیهی است که این پدیده از کارآیی اشخاص در مسئولیتهای گوناگون میکاهد.
3-3- ساختار کلان اقتصادی در سطح ملی و بینالمللی، جریانات و رویدادهای اقتصادی، و رشد و توسعه اقتصادی، ملی و بینالمللی میتواند بر روحیه مسئولیت پذیری و وجدان کار افراد مؤثر واقع شود.
4-3- میزان مسئولیت مشاغل مختلف یکسان نبوده و بالا بودن سطح تخصص یک فرد همواره به آن معنا نیست که مسئولیت وی نیز بالاتر است. بنابراین در تعیین میزان درآمد افراد علاوه بر تخصص، میزان مسئولیت آنها را نیز باید در نظر گرفت.
5-3- در یک مجموعه کاری، اختلاف برخورداری از امکانات و تسهیلات نباید فاحش باشد بلکه این برخورداری بین سطوح مختلف مدیریتی و کاری باید به تناسب درجه مسئولیت باشد والا آثار مخرب فرهنگی بر جای میگذارد.
6-3- باید تأثیرات مهم مثبت و منفی عوامل اقتصادی، مالی در زندگی روزمره افراد و همچنین راههای مقابله با عوامل بازدارنده اقتصادی بر وجدان کار و انضباط اجتماعی مورد بررسی و امعان نظر بیشتر قرار گیرد.
راهکارهای اجرایی در مورد وجدان کار و انضباط اجتماعی:
7-3- باید با اتخاذ سیاستهای مناسب، بین درآمد و هزینه طبقه حقوق بگیر ارتباط منطقی برقرار ساخت و از تأثیرات منفی نابسامانیهای اقتصادی در مورد افت وجدان کار در آنها غافل نبود.
8-3- مشاغل موجود در سازمانها را باید بر حسب سطوح متفاوت حقوق و مزایا و نیز تکالیف آنها طبقهبندی کرد و به افراد جامعه شناساند. این امر در انتخاب مشاغل افراد و نهایتاً علاقه آنان به شغل خود و ایجاد وجدان کار در ایشان مؤثر واقع خواهد شد.
9-3- از راهکارهای اجرایی تأثیرگذار بر وجدان کار و انضباط اجتماعی میتوان عوامل زیر را نام برد:
الف) ایجاد زمینههای اشتغال و جلوگیری از امر بیکاری
ب) توزیع عادلانه مایحتاج عمومی و جلوگیری از وقوع بحرانهای اقتصادی در جامعه
ج) حذف مالکیتهای بزرگ و کاذب و جلوگیری از مسیر منتهی به آن و تعدیل ثروت و درآمدهای عمومی
د) کنترل درآمدهای ناروا و نوسانات اقتصادی جامعه
4 ـ مسائل آموزشی(رسمی و غیررسمی)
1-4- خانواده مهمترین مرکزی است که در دوران طفولیت و کودکی افراد، آموزشهای لازم را برای فراگیری ارزشها و هنجارها به آنها میدهد. خانواده، زمینهها و شرایطی را فراهم میکند که استعدادهای کودکان شکوفا گردد و آنان را در رسیدن به اهداف مطلوب جامعه تعلیم میدهد.
عوامل مؤثر بر وجدان کار و انضباط اجتماعی:
2-4- محیط خانواده باید به گونهای باشد تا اعضای آن، روحیه مسئولیت پذیری و وجدان کار را در آن تعلیم ببینند.
3-4- وجود یک سیاست مدون و کارآمد علمی، آموزشی و پژوهشی و عملکرد صحیح آن میتواند با آموزشهای صحیح و سریع و مداوم افراد جامعه، آنها را به انجام دقیقتر و فعالانهتر کارهای آن تشویق و ترغیب کند.
4-4- مشخص بودن پایگاه علم و پژوهش و نیز شناخت جایگاه دستاندرکاران فعالیتهای علمی و پژوهشی در شبکه روابط اجتماعی، میتواند در افزایش میزان مسئولیتپذیری و تقویت وجدان کار این افراد مؤثر واقع شود. مطمئناً دانشمند و دانشجویی که بداند ملاک برتری و تمایز در جامعه غیر از علم و پژوهش است، از انجام دادن کارهای دقیق و عالمانه و نقادانه دلسرد خواهد شد.
5-4- وضعیت مناسب انتشارات علمی، فرهنگی، تخصصی(اعم از مطبوعات، کتب، گزارشها، ...) میتواند به رشد و خلاقیتها و افزایش وجدان کار کمک کند.
6-4- در رابطه با مسائل آموزشی عوامل زیر نیز بایستی مد نظر قرار گیرد:
الف) بایستی ترتیبی اتخاذ گردد که از استخدام فارغالتحصیلان دانشگاهها در مشاغلی که با رشتههای تحصیلی آنها همخوانی ندارد، ممانعت به عمل آید.
ب) لازم است سازمانهای دولتی برای آموزش حرفهای فارغالتحصیلان دانشگاهی و ارائه تجربیات عملی به آنها دارای برنامههای منسجم باشند به نحوی که این قشر از اجتماع، اندک زمانی پس از استخدام به این جمعبندی نرسند که آموختههای نظری را فراموش کرده و دربارة فعالیتهای اجرایی هیچ تجربهای کسب نکردهاند.
ج) افرادی که در انتقال دانش و اندوختههای علمی، فنی و تجربی خود میل و اشتیاق را در جوانان ایجاد میکنند و محیط کار را به محیطی زنده و پویا تبدیل میکنند تشویق و به طرق گوناگون از آنها قدردانی شود.
راهکارهای اجرایی در مورد وجدان کار و انضباط اجتماعی:
7-4- باید سازمان یا نهاد ویژهای در جامعه به طور تخصصی، عهدهدار حل و فصل و بررسی مشکلات روانی و تربیتی خانوادهها شود. اگر پدران، مادران و فرزندان نتوانند مسائل و مشکلات روحی خود را در چهارچوب نهادها و سازمانهای رسمی و مشروع حل کنند، به ناچار به افراد یا گروههای غیر رسمی و احتمالاً نامشروع و غیرقانونی روی خواهند آورد.
8-4- محیطهای خرد اجتماعی(کوچه، کوی، محله، روستا، شهر) باید چنان باشد تا افراد جامعه(بالاخص کودکان و نوجوانان) از آن محیطها، نمونههای رفتاری مناسب بیاموزند. استفاده از محل سکونت مناسب و زندگی در محیط مطلوب خانوادگی و برخورداری از آموزش علمی، هنری و ورزشی میتواند در پرورش صحیح افراد و تقویت خلاقیت و وجدان کار در آنها مؤثر واقع شود.
9-4- رسانههای گروهی و وسایل ارتباط جمعی که همه افراد جامعه را در هر سن و از هر جنسی، و تحت هر شرایطی(انفرادی، گروهی، اجتماعی و ...) تحت پوشش خود دارند، باید نکات و شرایطی را در نظر بگیرند و رعایت کنند که بر طبق آن روحیه خلاقیت و فعالیت افراد پرورش یافته و میزان مسئولیتپذیری و وجدان کار در آنها افزایش یابد. این وسایل باید تکمیل کننده آموزشهای مطلوب خانواده و مدارس و دانشگاهها بوده و اطلاعات جدیدی را به افراد جامعه بدهند.
10-4- همه مدارس کشور در سطوح مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان باید امکانات و شرایطی را فراهم آورند تا دانشآموزان را افرادی مسئولیتپذیر با وجدان کار بالا بار بیاورند. در انجام این مهم افراد یا گروههای متخصص و تحصیلکرده میتوانند نقش مهمی داشته باشند. ضمن این که تغییر روش تدریس میتواند میزان مسئولیتپذیری و وجدان کار دانشآموزان را افزایش دهد، به شرطی که دانشآموزان را به انجام کارهایشان تشویق و ترغیب کند و نه این که آنها را از ترس تنبیه و اخطار کتبی و شفاهی مجبور به خواندن دروس و انجام فعالیتهای مربوط به خود کند.
11-4- باید در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، روشهایی به کار بست تا بر طبق آن دانشجویان تنها به گرفتن نمره از استاد و اخذ مدرک تحصیلی(در هر رشته تحصیلی و هر مرکز آموزش عالی و با هر کیفیتی) دل خوش نکنند و اساتید به بحث درباره موضوعات علمی سالها و دهههای گذشته اکتفا نکنند و به تحقیق و تتبع درباره علم و فن روز بپردازند. باید تدابیری اتخاذ کرد تا دانشجویان و اساتید به فعالیت و خلاقیت روی آورند و دانشجویان پس از فراغت از تحصیل با علم و تخصص کافی و دارا بودن وجدان کار مطلوب در فعالیتهای اجتماعی سهیم شوند. باید ترتیبی اتخاذ شود تا ریشههای بیاعتنایی نسبی دانشگاهیان نسبت به کار و فعالیت و خلاقیت، و گریز از مسائل سیاسی و اجتماعی شناخته شود و نسبت به درمان آن اقدام شود.
12-4 ـ ساختار نظامآموزشیکشور چنان طراحی شودتا از عهده همترازی آموزشهای علمی ایران و جهان برآید. در این نظام، بایددستاوردهای علمی سایر ملل با شرایط اجتماعی ـ اقتصادی منطبق و مورد بهرهبرداری واقع شود.
5 ـ مسائل خانوادگی و خویشاوندی
عوامل مؤثر بر وجدان کار و انضباط اجتماعی:
1-5- فرایند جامعهپذیری و فرهنگپذیری افراد در نظام خانوادگی و خویشاوندی میتواند بر مسئولیتپذیری و وجدان کار افراد جامعه مؤثر واقع شود.
2-5- بهداشت روانی و جسمی اعضای خانواده(مسکن مناسب، فضای عاطفی خانواده و ...) میتواند در افزایش وجدان کار افراد سهم مؤثری ایفا کند.
3-5- نوع تقسیم وظایف در درون خانوادهها(بین اعضای خانواده) و نوع اداره کردن سازمان خانواده(پدرسالاری، یا اقتدار کامل پدر، مادرسالاری یا اقتدار کامل مادر و یا اشتراک و همفکری در اداره کردن خانه) میتواند در میزان وجدان کار افراد مؤثر واقع شود.
4-5- اعضای خانواده(بالاخص فرزندان) کارهای مربوط به خود و سایر افراد(جامعه) را هنگامی به درستی و به دقت انجام میدهند که ارزشهای مطلوب جامعه برای آنها درونی و نهادی شده باشد. تنبیه و توبیخ کودکان(و سایر اعضای خانواده) ممکن است نتایج مثبت بسیار زودگذر و نتایج منفی بسیار طولانی و پایدار در آنها باقی بگذارد.
5-5- تأمین بهداشت جسمی و روانی اعضای خانواده بیشتر به اقشار آسیب پذیر جامعه و ایجاد ارتباط منطقی بین درآمدها و هزینهها میتواند در کاهش افت کاری و افزایش میزان بهرهوری تأثیر گذارد.
6-5- تربیت و آموزش صحیح خانوادهها و خصوصاً فرزندان به عنوان عناصر تشکیل دهنده اجتماع و معرفی سرمشقها و رفتار مناسب میتواند در ایجاد زمینه مسئولیتپذیری و وجدان کاری سهم به سزایی داشته باشد.
7-5- از جمله عوامل مؤثر بر انضباط اجتماعی و وجدان کار میتوان موارد زیر را بیان کرد:
الف) تضمین امنیت خانواده
ب) آموزش صحیح جهت کاهش نابسامانیها و اختلافات خانوادگی
ج) سرپرستی و تربیت کودکان توسط مادران و عدم دوری مادران از آنان
د) تعلیم روابط صحیح و تکلیف زوجین
هـ )بسط زمینههای مشاورهای در خانوادهها
6 ـ مسائل ارتباطاتی و اطلاع رسانی
راهکارهای اجرایی در مورد وجدان کار و انضباط اجتماعی:
1-6- رسانههای گروهی(مطبوعات، صدا و سیما و سینما) باید شرایط و زمینههای لازم برای تبلیغ و ترویج روحیه مسئولیتپذیری و وجدان کار را در افراد جامعه ایجاد کند.
2-6- برنامههای رادیویی به علت برد وسیع، میتواند افراد با سواد و بیسواد جامعه را در فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور سهیم کند و روحیه وجدان کار و انضباط اجتماعی را در آنان تقویت کند.
3-6- کمیت و کیفیت مطالب و موضوعات مطرح شده در روزنامهها(ملی و محلی) و نیز درج مقالات مستدل و منطقی در مجلات (عمومی، علمی ـ عمومی، علمی ـ تخصصی) میتواند افراد جامعه را با کم و کیف وجدان کار، عوامل و شرایط ظهور، موانع بروز و رشد و راههای دستیابی به آن آشنا کند.
4-6- فیلمها و تبلیغات سینمایی و نیز هنر نمایش قادر خواهند بود با طرح مسائل وابسته به مسئولیتپذیری و وجدان کار، مردم را با این دو موضوع آشنا کنند.
5-6- انجام فعالیتهای تبلیغاتی در سطح شهرها و حتی روستاها(نصب عکسها و چسباندن آگهیها و علامات) توسط مراکز ذی صلاح، افراد جامعه را قادر خواهد ساخت تا با انضباط اجتماعی و وجدان کار به صورت ساده و قابل فهم آشنا شوند.
6-6- مراکز اطلاعرسانی فرهنگی، علمی و صنعتی(کتابخانههای عمومی، ملی و تخصصی، دانشگاهی، کودکان، سیار، روستایی، بانکهای اطلاعاتی، بایگانی اسناد، مراکز تهیه کننده آمار و اطلاعات فرهنگی ـ اجتماعی و ...) میتوانند با اطلاعرسانی و خدمات به موقع نقش برجسته خود را در این ارتباط ایفا کنند.
7 ـ مسائل حقوقی و قانونی
1-7- افراد جامعه به دلایل مختلف(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، شخصیتی و ...) به طور کامل به قوانین پایبند نبوده و برای حقوق سایر افراد جامعه اهمیتی در خور آنچه اسلام میپسندد قائل نیستند.
عوامل مؤثر بر وجدان کار و انضباط اجتماعی:
2-7- حتی در صورت وجود وجدان کار در برخی از افراد جامعه، برخی از موانع دست و پاگیر قانونی و حقوقی و نیز خلأهای موجود در این زمینه، مانع بروز خلاقیتها و انجام دقیق و صحیح فعالیتهای افراد میشود.
3-7- چگونگی تعطیلات رسمی سالانه میتواند در کیفیت وجدان کار و مسئولیت پذیری افراد مؤثر واقع شود.
4-7- اصل برابری اشخاص در سیستم قضایی و رفع تبعیضات در اجرای قوانین میتواند در روحیه کاری و انضباط شخصی افراد مؤثر باشد.
5-7- توسعه اصل حاکمیت قانون در جامعه و رعایت آن از سوی آحاد مردم و دستاندرکاران میتواند عامل مؤثری بر وجدان کار و انضباط اجتماعی باشد.
6-7- آنچه باعث اختلال شدید در نظم اجتماعی میشود قانونی عمل نکردن برخی از دستگاهها و نهادها است که متأسفانه زمینه انحراف عمومی را از مدار قانونی فراهم مینماید و یا هنگامی که با کمک دستگاهها اولویتهایی نصیب افراد میگردد، احترام به اجرای ضوابط مخدوش میگردد. علیهذا باید با این گونه اعمال به شدت برخورد گردد و مسئولینی که این اعمال را مرتکب میگردند از خدمات دولتی و غیره منفصل گردند تا دستگاهها و مردم به اجرای ضوابط معتقد و نظم اجتماعی فراهم گردد.
راهکارهای اجرایی در مورد وجدان کار و انضباط اجتماعی:
7-7- برای شناخت و پی جویی چنین موانع قانونی و حقوقی، مطالعات وسیع و پژوهشهای علمی دقیقی باید انجام گیرد.
8-7- برای تدوین قوانین مناسب و مشکل گشا، انجام پژوهشهای علمی(اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، روانشناختی، آموزشی و ...) در سطح جامعه و یا اجتماعی که مورد بحث و بررسی است، ضروری است.
9-7- برای شناخت بازخورد(منفی یا مثبت) قوانین و سنجش نتایج اجرای قانون در سطح جامعه باید بررسیهای دقیق و وسیعی صورت گیرد و از نتایج چنین بررسیهایی در قانونگذاریهای بعدی استفاده شود.