اخبار

جامعه حماسه‌خواه و دولت کارشناسی

جامعه حماسه‌خواه و دولت کارشناسی
گمانه‌زنی‌هایی درباره سرود سلام فرمانده
یکی از پدیده‌های این روزهای کشور در حوزه فرهنگ عمومی، سرود «سلام فرمانده» است. این سرود که برای شبکه تلویزیونی استان گیلان (شبکه باران) ساخته شده است ناگهان موج بزرگی را در میان مردم ایجاد کرد. ابتدا گروه‌هایی از کودکان اقدام به همخوانی سرود مزبور در مدارس و مساجد و جشن‌های خانگی کردند، سپس کلیپ‌هایی مردمی از آن انتشار یافت، در گام بعد تلفیقی از بیانات و تصاویر رهبر انقلاب با این سرود در فضای مجازی دست‌به‌دست شد، در مرحله دیگر شاهد حضور مردم در میادین اصلی شهرهای مختلف برای بازخوانی این سرود بودیم. حالا هم علاوه بر تجمع مردم در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی، بخش‌هایی از این سرود با تِمثال شهدای دفاع مقدس و برای مخاطب بزرگسال تهیه و در گروه‌های مختلف بازنشر می‌شود. همچنین، لحظاتی از لب‌خوانی این سرود توسط افراد مختلف در سنین متفاوت و با سطوح گوناگون پوشش و آرایش در این‌جا و آن‌جا به چشم می‌خورد.
البته این سرود در میان اهالی شعر و موسیقی، منتقدانی دارد که به موازات تحولات پیش‌گفته، شعر آن را به لحاظ ساخت ادبی و محتوایی مورد انتقاد قرار می‌دهند. مثلاً معتقدند ترکیب «نسل جامانده» غیرمنطقی است و دهه نودی‌ها از جایی یا کسی جا نمانده‌اند، یا مشخص نیست «فرمانده» خطاب به حضرت ولیعصر (عج) است یا رهبر انقلاب، یا آن که مخاطبان این سرود ممکن است آیت‌الله بهجت و میرزا کوچک‌خان جنگلی را نشناسند و...
همینطور گروهی از فعالان فرهنگی معتقدند از این سرود استفاده بیش‌ازحدی صورت گرفته و از فرط تکرار به ابتذال رسیده‌ایم. در واقع، این گروه حمایت ویژه‌ی جریان‌های رسانه‌ای کشور از این اثر را مفروض گرفته‌اند و معتقد هستند توفیق این اثر ناشی از نظام تبلیغاتی سازمان‌یافته است.
اگرچه ممکن است بخشی از انتقادات گروه نخست قابل تأمل باشد، اما بدون تردید گروه دوم دچار یک اشتباه کلیدی شده‌اند، چرا که به نظر می‌رسد اِقبال مردم به سرود «سلام فرمانده» سبب به میدان آمدن رسانه‌ها و سازمان‌های دولتی شده است نه بالعکس.
برای روشن شدن این نکته فقط کافیست تبلیغات مرتبط با فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» را با سرود مذکور مقایسه کنیم؛ از کسب جوایز متعدد در جشنواره فیلم فجر تا تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم در برنامه‌های متنوع رادیو- تلویزیونی، از اکران نوروزی تا رسانه‌ای شدن سخنان تمجیدآمیز رهبر انقلاب درباره این فیلم و...
گو اینکه چه کسی می‌تواند تعیین کند رجوع مردمی به یک اثر تا چه میزانی مفید و خاطره‌انگیز است و از چه لحظه‌ای مضر و ملال‌آور می‌شود؟
به هر روی، سئوال اساسی و مغفول‌مانده این است که علت اِقبال مردم به این سرود چیست؟
به این پرسش می‌توان پاسخ‌های تکنیکی داد؛ مثلاً:
 ۱- این سرود فقط برای کودکان ساخته نشده است بلکه بزرگسالان هم مخاطب این سرود هستند.
۲- به لحاظ فنی و تون صدا عموم مردم می‌توانند سرود مذکور را زمزمه کنند.
۳- موسیقی اثر، ضعف‌های شعر را می‌پوشاند.
۴- مدتهاست حداقل بخشی از خانواده‌های ایرانی موسیقی مناسبی را که بتوانند بصورت دسته‌جمعی بشنوند و بخوانند و زمزمه کنند در اختیار نداشته‌اند.
۵- حضور در عرصه عمومی و در یک فعالیت رایگان آنهم در فضای پساکرونا و پس از یک دوره خانه‌نشینی دوساله برای ایرانیان، فرصت مغتنمی است.
۶- این فعالیت ماهیت ایجابی دارد و از حواشی و دوگانه‌سازی‌های احتمالی فعالیت‌های سلبی برکنار است.
 و...
حتی می‌توان به سراغ پاسخ‌های غیرمادی رفت و توفیق این سرود را ناشی از اخلاص سازندگان آن دانست و یا درخشش آن را آزمونی برای سایر فعالان حوزه موسیقی کودک با زمینه مذهبی دانست.
آنچه مسلم است پاسخ‌های غیرمادی، لااقل برای امثال نگارنده قابل تأیید یا تکذیب نیست. پاسخ‌های تکنیکی در این سطح هم اگرچه برای فعالان عرصه فرهنگ و هنر مفید است اما راز فراگیری «سلام فرمانده» را آشکار نمی‌کند.
بدین ترتیب، برای یافتن پاسخ‌هایی در سطوح دیگر شاید لازم باشد به کلیپ‌های سیاسی دم‌ِدستی که در حاشیه این سرود ساخته شده‌اند رجوع کنیم؛ کلیپ‌هایی که به پشتوانه همین سرود به جنگ مصی علی‌نژاد، ساسی مانکن و... می‌روند؛ آن طلبه جوان یا آن دانای کل پنهانی که به پشتوانه این سرود به مجادله با شبکه‌های ماهواره‌ای می‌روند تا از کودک و نوجوان امروز جامعه ایرانی دفاع کنند.
جامعه ایرانی یا حداقل آن کسانی که مدتها منتظر رسیدن زمانه کنش‌گری فرهنگی- هنری و اجتماعی- سیاسی دولت انقلابی بوده‌اند، بی‌قرارند و بی‌تابی می‌کنند. آنها منتظر فرصتی هستند که به کمک دولت نو بیایند و حماسه‌ای نو خلق کنند. اما پس از گذشت چندین ماه از آغاز به کار دولت جدید هنوز روزنه‌ی امیدی دیده نمی‌شود. همچنان دولت سیزدهم، نیروهای جوان انقلابی، مطالبات و توانایی‌های ایشان را باور نکرده است. دولت تازه سرگرم جراحی زخم‌های کهنه اقتصادی است و نیم‌نگاهی به احیای برجام دارد. اما مقصود دولت از احیای برجام هم احیای اقتصاد است و نه حتی سیاست. دولت انقلابی از حماسه‌آفرینی در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی واهمه دارد اما حاضر است آبروی خود را فدای اصلاحات اقتصادی کند.
از همان ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم تا امروز دائماً این انتقاد و اعتراض نسبت به دولت و شخص رئیس‌جمهور وجود داشته است که چرا سیزدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران فاقد گفتمان است. برخی هم کوشیده‌اند تا شعارهایی را بسازند و در فضاهای خصوصی و عمومی پیشنهاد بدهند اما عمدتاً فقدان گفتمان را با فقدان شعار یکسان گرفته‌اند.
دولت انقلابی ما اکنون فاقد شعار است، چرا که فاقد گفتمان است و فاقد گفتمان است، چرا که در سنگر کارشناسی موضع گرفته است و کارشناسی را با بی‌طرفی و بی‌موضعی و اجماع‌آفرینی، همردیف و هم‌خانواده می‌داند. طبیعتاً چنین طرحی از ایده‌های کارشناسی آنهم ایده‌های اقتصادی که از دولت سازندگی تا امروز همواره در حال اجرا بوده‌اند و شکست‌های سنگین‌ دوره به دوره آنها به اجرای نامناسب نسبت داده شده است، نمی‌تواند انرژی هواداران دولت را تخلیه کند و یا مشارکت آحاد ملت را برانگیزد.
بنا بر آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد آیت‌الله رئیسی و مدیران فرهنگی دولت او لازم است در روندهای کنونی تجدید نظر نمایند، پیرامون فرهنگی بودن مردم و مردمی بودن فرهنگ تأمل کنند و چاره‌ای برای پر کردن شکاف «حماسه‌خواهی فرهنگی- اجتماعی» و «تقلیل‌گرایی اقتصادی» تحت لوای کارشناسی بیندیشند. باید جامعه را از «روزمرگی در حوزه فرهنگی» رها کرد و خواسته‌ها و جهت‌گیری‌های مردم را در اولویت قرار داد.
۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۴۴